نام فردوسی مترادف با حفظ هویت ایرانی است
[ad_1]
ایسنا/قزوین مدیرگروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) با بیان اینکه نام فردوسی مترادف با حفظ هویت ایرانی و زبان فارسی است، گفت: حفظ و پاسداشت زبان فارسی هیچ منافاتی با زنده نگهداشتن زبانهای محلی و قومیتهای مختلف ندارد و هر یک در ضمن حفظ زبان و آداب و سنن قومیت خود باید بدانند که هویت یکپارچه ملی باید حفظ شود.
دکتر مهسا رون در گفتوگو با ایسنا ضمن گرامیداشت ۲۵ اردیبهشت ماه روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، اظهار کرد: چرا بین همه شعرای فارسی زبان روز بزرگداشت فردوسی بهعنوان روز ادب فارسی نامگذاری شده است؟ برای پاسخگویی به این سؤال باید به تاریخ سفر کنیم تا ببینیم شاهنامه فردوسی در چه دوران و در چه نوع از شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خلق شده است.
وی ادامه داد: گلستان و بوستان و دیوان حافظ و شاهنامه یک تاریخ فرامتنی است چرا که حاصل خلأ نیست بلکه از دل بحرانها و حوادث مختلف سربرآورده و رشد یافتهاند. خلق شاهنامه کمی پس از حضور اعراب در ایران رقم خورد. حمله اعراب اتفاق افتاد و ایرانیان خسته از ظلم و جور موبدان زرتشتی، اسلام را با آغوش باز پذیرفتند و به آن پناهنده شدند.
مدیرگروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) گفت: این درایت ایرانیان از دیرباز ستودنی است چرا که علیرغم پذیرش اسلام فرهنگ و زبان فارسی متمدن خود را حفظ کردند و محو در فرهنگ اعراب نشدند و در این دوران همزمان با حکومت ساسانیان فردوسی نگارش و سرودن شاهنامه را آغاز کرد و همواره از حمایت و پشتیبانی حاکمان وقت برخوردار بود.
وی تصریح کرد: اگرچه در شیعه اثنیعشری یا شیعه اسماعیلیه بودن فردوسی شبهاتی وجود دارد اما جای جای شاهنامه بیانگر آن است که فردوسی یک شاعر معتقد و مسلمان بوده که به اهمیت حفظ هویت ایرانی و زبان فارسی کاملاً واقف است و با اشعار حماسی خود نشان داد که پذیرفتن فرهنگ اسلامی به معنای کنار گذاشتن هویت ایرانی نیست.
رون افزود: در دورهای که حمله اعراب چالشزا بود و حرف عرب و عجم به میان آمده بود، فردوسی احساس کرد که باید با زنده کردن اساطیر، حمایت خود از ایرانیان و زبان آنان را به تصویر بکشد. در زمان غزنویان حکمرانی هیچ حمایتی از سرودن شاهنامه نکرد و فردوسی زمینهای خود و اموال همسرش را فروخت تا شاهنامه را به پایان برساند و نهایتاً در پایان زندگی با فقر از دنیا رفت و او را در حیاط خانهاش در طوس دفن کردند. او همه زندگیاش را گذاشت تا اساطیر ایران، داستانهای پهلوانی و کلمات و اصطلاحات بماند اینکه در کل شاهنامه تنها ۵۰۰ کلمهه عربی وجود دارد بسیار مهم است که اصرار فردوسی در بهکارگیری کلمات اصیل فارسی را میرساند. تلاشهای او سبب شده تا فردوسی مترادف با حفظ هویت ایرانی و زبان فارسی شود.
این استاد دانشگاه گفت: هنر ملت ایران آن است که در حوادث مختلفی که بر این کشور گذشته است و در ادوار مختلف تاریخی؛ با وجود دارا بودن قومیتها و زبانها و گویشهای مختلف همواره زبان فارسی معیار خود را حفظ کرده و همچون کشور هندوستان نبوده که با ورود انگلیسیها فرهنگ و زبان خود را از دست بدهد.
وی خاطرنشان کرد: کرد و ترک و لر و بلوچ و فارس و عرب خوزستانی همه در کنار گویش به زبان محلی و مادری خود همواره به زبان فارسی معیار و رسمی کشور احترام گذاشتهاند. شاهنامه خلق شد تا اعلام کند یک ایرانی مسلمان به فرهنگ و زبان ایرانی خود پایبند است و هویت ما تشکیل شده از زبان و اساطیر و پهلوانان ایرانی است.
این استاد ادبیات فارسی اظهار کرد: دور از بصیرت است اگر توطئه استعمار را فراموش کنیم که همواره در پی هر حادثه و بحرانی با بهرهگیری از تنوع قومیت در ایران پهناور و مطرح کردن زبان یک قومیت به عنوان زبان معیار، در پی تفرقهافکنی و استضعاف و تجزیه ایران اقدام کرده است چرا که به خوبی میداند حلقه اتصال و یکپارچگی این ملت در شرایط حساس همین زبان اصیل فارسی است.
وی افزود: از بین رفتن زبان فارسی مترادف با چند پارچه شدن ایران است. حافظ و سعدی و خیام و جامی و فردوسی هر یک اهل یک خطه از ایران بودند و زبان بومی محلی خاص خود را داشتند اما این حساسیت را درک کردند که برای حفظ هویت یکپارچهٔ ملی باید اشعاری به زبان فارسی رسمی کشور سروده شود. این نکته قابل تأملی است که آنها در هشت قرن پیش دریافتند که اگر قرار است کتابی به حافظه ایرانیان تبدیل شود باید به زبان فارسی باشد.
وی ادامه داد: در تمام دنیا شاهنامه و دیوان حافظ و بوستان و گلستان نمایانگر زبان فارسی است بر همین اساس همواره این سؤال برایم مطرح است که چرا روز بزرگداشت شعر فارسی با نام استاد شهریار گره خورده است؟ اقدام صحیحی نبوده که یک شاعر قومیتی خاص را به عنوان نماد شعر فارسی انتخاب کردهاند. اما در اینکه فردوسی شخصیتی ایرانی و فرا قومیتی است هیچ شکی نیست و بسیار زیبنده است که روز ادب فارسی با نام حکیم ابوالقاسم فردوسی عجین شده است.
مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) گفت: گرچه این نکته حائز اهمیت است که حفظ و پاسداشت زبان فارسی هیچ منافاتی با زنده نگهداشتن زبانهای محلی و قومیتهای مختلف ندارد و هر یک در ضمن حفظ زبان و آداب و سنن قومیت خود باید بدانند که هویت یکپارچه ملی باید حفظ شود همانگونه که در بزنگاههای تاریخی و تا همین سالهای دفاع مقدس در برابر آسیب احتمالی به هویت ملی، کرد و بلوچ و ترک و لر و عرب همه همصدا شده و با پیوندی ناگسستنی از کیان ایران اسلامی پاسداری کردهاند.
آموزش زبان جدید، گسترش فرهنگ جدید را در پی دارد
رون یادآوری کرد: اما ببینیم آموزههای علمی و فرهنگی در مدارس و رسانهها تا چه حد یک ایرانی را به حفظ هویت و زبان فارسی خود مقید کرده است؟ هنوز هم تب یادگیری زبان انگلیسی نه صرفاً از جهت ارتباطگیری با جهان و به عنوان زبانی بینالمللی است بلکه آموزش زبان، آموزش فرهنگ را به دنبال دارد و این گسترش زبان در جهان، به دنبال نشر قدرت یک کشور در جهان است.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: اگر امروزه به دنبال حفظ و بازآفرینی هویت یک جوان ایرانی هستیم بهتر است در گام اول بسنجیم که جوان ما تا چه حد به ایرانی بودن خود افتخار میکند و در مواجهه با یک اصطلاح فرنگی به دنبال معادل فارسی آن است چون تا این حس در جوان شکل نگیرد تزریق کردن روساختها به او بیفایده خواهد بود.
وی خاطرنشان کرد: در حفظ هویت و زبان، پرداختن به زیرساخت و پیشزمینهها بسیار با اهمیت است تا اینکه بخواهیم با ابلاغ دستورالعملها به آموزش و پرورش در پی اصلاح هویت دانشآموزان و نسل جوان باشیم. مسئله هویت و زبان مشکلی تک مؤلفه نیست که با حل موردی، تمام امور به سامان شود. رسانه و صدا و سیما هم باید نگاه خود را تغییر دهند چرا که با دستورالعمل نمیتوان به حفظ و اصلاح زبان دست یافت.
رون گفت: من به جای اینکه آموزش و پرورش و رسانه را مقصر بدانم و حوزههای دیگر را دخیل کنم در شرایط فعلی همه چیز را نشأت گرفته از خانواده میدانم، در خانوادهای که از ابتدا با داستانهای تخیلی و کلاسهای فشرده، ذهنیت کودک و نوجوان را بر درس و کنکور و بهترین رشته دانشگاهی و مهاجرت متمرکز کرده است؛ حفظ هویت ایرانی و اسلامی محلی از اعراب نیست و این در حالی است که خانواده به درستی میتواند تقویت هویت ایرانی اسلامی را در فرزندان خود مدیریت کند.
وی عنوان کرد: متأسفانه در جامعه ایران یک نوع از خود بیگانگی در طول قرنها ایجاد شده و هر کسی در هر جایگاه و منصب و هر نوع پوشش و ردهای اصرار دارد که در کنار زبان معیار از اصطلاحات بیگانه هم غافل نباشد در حالی که یک زبانآموز خارجی یا شخصی که سالهای متمادی از عمر خود را در خارج از کشور سپری کرده در تلاش است تا حتی یک واژه خارجی در بین کلمات فارسیاش راه نیابد در صورتیکه پیشفرض ذهنی او زبان خارجی است.
مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) گفت: استفاده از کلمات فارسی یک روساخت است اما محور موضوع آن است که ما به طور پیشفرض به هویت ایرانی خود افتخار کنیم. شاید به هزار و یک سطوحِ این کشور نقد جدی منصفانه داشته باشم اما معتقدم که تغییرات در زبان فارسی، ضربهای جدی به هویت و فرهنگ ایران و ایرانی وارد خواهد کرد.
وی تصریح کرد: اینکه ما آموزش زبان انگلیسی در داخل کشور را پذیرفتیم اتفاق خوبی است اما تا چه حد زیرساخت فرهنگی ما برای خودباوری و هویت سازی مهیا بوده که کودک و نوجوان ما با آموزش زبانانگلیسی همچنان هویت خود را حفظ کرده و غرق در فرهنگ بیگانهای نشود که برخی آموزههای آن در ایران هنجارشکنی محسوب میشود.
دغدغه نسل امروز شناخت هویت ایرانی نیست
این عضو هیئتعلمی دانشگاه اظهار کرد: اگر نسل جوان ما با بحران هویت دست در گریبان است خوب است که بعد از خانواده، مشکل را در بستر آموزش و پرورش جستجو کنیم که بهتر بود به جای تدریس دروس غیرضروری و تأکید بر حفظ مطالب، کمی هم بر روی مهارت تفکر دانشآموزان تمرکز میکرد. آموزش تفکر مغفول مانده تا حفظیات و آمادگی برای شرکت در کنکور پر رنگ شود.
وی خاطرنشان کرد: به قول استاد شفیعی کدکنی، حافظ؛ حافظه ناخودآگاه و شاهنامه؛ حافظه خودآگاه ما ایرانیهاست. اما دانشجوی ما حتی در مقطع دکترا مهارت خوانش صحیح اشعار حافظ و سعدی و فردوسی را ندارد. در نسلهای قبلی ما کودکان در مکتبخانه سعدی میخواندند اما در حال حاضر وقتی دانشجوی رشته ادبیات ما توانایی روخوانی صحیح اشعار سعدی را ندارد، دیگر انتظاری برای فهم صحیح آن اشعار و معانی و مضامین و مفاهیم نهفته در آن باقی نمیماند.
رون گفت: دغدغه نسل امروز شناخت هویت و سبک زندگی ایرانی نیست چرا که همراه زبان و تکنولوژی، سبک زندگی غربی به صورت افسارگسیختهای در زیربنای زندگیها نفوذ کرده است و واقعیت جامعه ما ارتباط سست و بیپایهای با فرهنگ اصیل ایرانی دارند.
این استاد ادبیات در رابطه با تأثیر رسانه در نابودی زبان فارسی و خدشه وارد کردن به هویت ایرانی، عنوان کرد: در شدت اثرگذاری رسانه هیچ شکی نیست که در کنار فرهنگسازی غلط در متن و ادبیات فیلمها و فیلمنامهها صرفاً به اقدامی ظاهری در قالب غلطگیری از زبان و بیان مسئولین در استفاده از الفاظ بیگانه اکتفا کرده است.
وی افزود: ارتباط فرهنگ و هویت و ادیبان ما با سینماگران و فیلمسازان قطع است و نتیجه آن تولید فیلمهای بیمحتوا، بیهویت و آسیبرسانی است که روی پرده سینما رفته و تخریب هویت ایرانی را هدف گرفته است. فیلمسازی از شاهنامه به جنگاوری و گرز و عمود آهنین خلاصه شده و اقتباس صحیحی از داستانهای کهن این سرزمین و اخلاقیات متمدن نهفته در آن صورت نگرفته است.
مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) خاطرنشان کرد: مباحث هویتی دارای مرزبندیهایی است که عبور از آنها شوخیبردار نیست. ما کار فرهنگی را رها کرده و به یکسری دستورالعمل و کارهای سطحی بسنده کردهایم. حلاجی کنیم که خواسته نسل امروز ما چیست؟ چه طور باید با آنها تعامل کرد؟ نسل امروز سخنرانی پذیر نیست که با منبر و خطابه بتوان او را مجاب کرد، باید راه ارتباطگیری و رفاقت با این نسل گریزان را پیدا کرد چرا که دچار یأس و ناامیدی شدهاند و توجه به هویت ایرانی چندان ارزشی برای آنها ندارد.
رون در پایان گفت: نسلی که خود با چالش بحران هویت روبهروست در جستجوی اصلاح جهان است در حالیکه باید بداند هر کسی اگر خود را شناخته و به نیازها و استعدادها و تواناییها و مسئولیتهای خود واقف باشد دنیای جای خوبی برای زندگی کردن خواهد شد. اینکه تک تک ما بدانیم که آبروی ایران هستیم موجب بازنگری و رسیدن به اصل خود و ارتقاء اعتبار و هویت و جایگاه ایران در جهان خواهد شد.
انتهای پیام