کدام دانشجویان بیشتر مرتکب بیاخلاقی علمی میشوند؟
[ad_1]
ایسنا/خراسان رضوی امروزه بیاخلاقی علمی (عدم صداقت علمی) و سرقت علمی یکی از موضوعات جنجالبرانگیز در آموزش عالی است. شـواهد تجربی نشان از افزایش وقـوع ایـن پدیـده در سـالهـای اخیـر دارد، اما به نظر مـیرسـد کـه دانـشگاههـا درک کاملی از این مسئله ندارند.
بیاخلاقی علمی کیفیت آموزشی سازمانهای علمی را تضعیف کرده، قابلیتهای فارغالتحصیلان را زیر سوال بـرده و سـد راه اهداف عمده سیـستم آموزشـی (از جملـه آمـوزش شـهروندانی مسئول و آبرومند) است و سـرانجام اثـرات نـامطلوبی بـرای آموزش عالی دارد. دانشجویان درگیر بیاخلاقی علمی بعید است که بتوانند مهارتهـای لازم بـرای زنـدگی حرفـهای آینـده خـود را کـسب کننـد و اعطـای مـدرک بـه ایـن افـراد آسیبهایی جدی در سطوح مختلـف در پـی دارد. در واقـع ورود متخصصین بیکفایت به بازار کار ممکن است باعـث بـه وجـود آمدن مشکلات اجتماعی متعددی در جامعه شود.
وقتی در مورد بیاخلاقی علمی بحث میشود، اولین چیزی کـه به فکر اساتید و دانشجویان میرسد، تقلـب در آزمـون است. اما دامنه بیاخلاقی علمی فراتر از تقلب در آزمون است. منظور از بیاخلاقی علمـی، طیـف وسـیعی از رفتارهـای غیراخلاقی است که برخی از دانشجویان و اساتید به صـورت عمد، آگاهانه و بیپروا در حین انجام کارهای علمی خود مرتکب مـیشـوند و تخطـی از اسـتانداردهای پذیرفتـه شـده محـسوب میشود؛ مانند جعل، سـرقت علمـی، تحریـف دادههـا، اضـافه کردن اسم در اثری که توسط دیگران انجام شده، جعل نـام دوسـتان در فهرسـت حضور در کلاس، چاپ مقالات گرفته شده از اینترنت به نام خـود، ارائه گواهی پزشکی جعلی به اساتید، ارائه مقاله مشابه به دو استاد، تعریف اغراقآمیز در مورد استاد برای گرفتن نمره بالاتر، افزایش فونت برای بیشتر به نظر رسیدن حجم مقاله و غیره.
از آنجا که این مـساله مـیتوانـد محـدودیتهـای گـستردهای را در برابـر شکوفایی استعدادهای فردی و نهادی ایجـاد کنـد، نبایـد بـا آن همانند موارد ناچیز و کماهمیت رفتارهای انحرافی برخورد شود. دستبرد علمی اگر امری متداول و عادی شـود، امنیـت علمـی را زیر سوال خواهد برد و ویرانی را در همه حوزههای اجتماعی بـه دنبال خواهد داشت. بنابراین هر نـوع چـشمپوشـی از ایـن عمل میتواند نتایجی هولناک در پی داشته باشد.
در پژوهشی که توسط دکتر رضا همتی، سحر کریمی و دکتر عشرت زمانی بر روی ۳۰۰ دانشجوی تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان انجام شده، نشان داده شده است که حـدود ۷۰ درصـد از دانشجویان اظهار داشتهاند کـه در طـول مـدت تحـصیل خـود مرتکب هیچ یک از موارد بیاخلاقی علمی نشدهاند، حـدود ۲۰ درصد ۱ تا ۳ بار، حدود ۵ درصد ۴ تا ۶ بار، حدود ۲ درصد ۷ تـا ۹ بار و حدود ۴ درصد بیش از ۱۰ بار مرتکب بیاخلاقی علمی شدهاند.
بیـشترین فراوانـی مربـوط بـه مـوارد خفیـف بیاخلاقی علمی نظیر اجازه دادن به دیگران برای نگـاه کـردن به برگه امتحان و نگاه کردن به برگه امتحانی دانشجویان دیگر میباشد و کمترین موارد فراوانی بـه مـوارد شـدید بـیاخلاقـی علمی یعنی خرید مقاله و ارائه آن به عنـوان کـار شخـصی خـود مربوط میشد.
نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد با بالاتر رفتن مقطع تحصیلی، نوعی تعهـد بـه صـداقت علمی در دانشجویان شکل میگیـرد و انتظـارات دانـشجویان از خودشان بالاتر میرود. همچنین میتوان گفت انتظارات اسـاتید از دانشجویان مقطع دکتـری بیـشتر از دانـشجویان کارشناسـی ارشد میباشد و همین باعث توجه بیشتر آنها به صداقت علمـی میشود.
علاوه بـر ایـن، نتـایج پـژوهش حاضـر نـشان داد کـه دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر مرتکـب بـیاخلاقـی علمی میشوند، پژوهشگران دلیل ایـن امـر را بـه جامعـهپـذیری متفـاوت دختران و پسران در طول دوران زندگی نسبت دادهاند. همچنین میتوان استدلال کرد که میزان پـذیرش هنجارهـا و قـوانین در میان دختران بیشتر از پسران است.
همچنین در این پژوهش مشاهده شد دانشجویانی که به توان بازدارندگی اساتید خود بـاور داشـتند، کمتـر مرتکـب سـوء رفتارهای علمی شدند. اگر اساتید محیطی را فراهم کننـد کـه در آن دانشجویان باور داشته باشند که اساتید به اخـلاق علمـی اهمیت زیادی میدهند و در برابر خطاهای دانشجویان کوتـاهی نمیکنند، از ارتکاب به سوءرفتارهای علمی اجتناب میکنند. اگر با کسانی که مرتکب رفتارهای غیرعلمی میشوند، برخورد مناسبی صورت نگیرد، این عمل توسط دانشجویان دیگر درونی شده و این باور جا میافتد کـه بـیاخلاقـی علمـی یـک هنجار است و در نتیجه منجر بـه مـوارد بیـشتری از رفتارهـای غیراخلاقی میشود.
احساس بیگانگی تحصیلی نیز نه به صورت مستقیم، بلکه از طریق ایجاد نگرشهـای مـساعد بـه تقلـب بـر بیاخلاقی علمی تأثیر میگذارد. البته نتایج برخی پژوهشها بـر تأثیر مستقیم احساس بیگانگی تحصیلی بـر سـوء رفتـار علمـی دلالت دارند، هنگامی که دانشجو با محیط آموزشی خـود بیگانـه است، احتمال بیشتری دارد که مرتکب سوءرفتار علمی شود، چراکه نتوانستهاند انتظارات، ارزشهـا، باورهـا و تجـویزات محـیط آموزشی را در خود درونی سازند.
همچنین در پژوهش حاضر انگیزش تحصیلی پایین موجب افزایش احساس بیگانگی علمی شده و با تقویت فرهنگ مساعد برای تقلب بـر ارتکـاب بـه بـیاخلاقـی علمی تأثیر میگذارد. در ارتباط بـا خودکارآمـدی تحـصیلی نیـز نتایج پژوهش نشان میدهد که دانـشجویانی کـه خودکارآمـدی بالایی دارند، نگرش مساعدی به فرهنگ صداقت و بازدارنـدگی اساتید دارند و بر خلاف پژوهشهای دیگـر خودکارآمـدی تـأثیر غیرمستقیم بر سوء رفتـار علمـی دارد. ایـن پـژوهشهـا نـشان میدهد دانشجویانی که خودکارامدی بالایی دارند، کمتر احتمال دارد که مرتکب تقلب شوند.
نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که موارد سوءرفتار علمی خفیف در مقایسه بـا مـوارد شـدید، فراوانـی نسبی بیـشتری دارد و بـه نظـر مـیرسـد دانـشجویان از مـوارد سوءرفتار علمـی آگـاهی و اطـلاع کـافی ندارنـد. ضـعف نظـام انگیزشی و احساس بیگانگی تحصیلی مـیتوانـد موجـب ایجـاد نگرش مساعد به تقلب و در نتیجه افزایش ارتکاب به بیاخلاقی علمی در میان دانشجویان شود، از طرف دیگر ضـعف قـوانین و مقررات و جدی نگرفتن بیاخلاقی علمی دانـشجویان از سـوی اساتید نیز زمینهساز گسترش هـرچـه بیـشتر بـداخلاقیهـای علمی در نهاد دانشگاه است. بنابراین در کنار اقـداماتی نظیـر تدوین قوانین و سیاستهای بازدانده، توجه به آموزش و افزایش آگاهی کنشگران اصلی درگیر تولید علم، اولویت بیشتر و عاجـلتری دارد.
انتهای پیام