چرا سرمایهگذاری دولت در هنر ضرورت دارد؟
[ad_1]
ایسنا/خراسان رضوی انواع هنرهای جامعهساز، مهم و مولد رفاه هستند و سرمایهگذاری بخش دولتی را تضمین میکنند. سازمانهای پیشرو بخش عمومی، هنر را بهعنوان بخشی از مجموعه سیاستهای دولتی قوی شناسایی کردهاند.
رهبران کسبوکار، اقتصاددانان، توسعهدهندگان املاک، مقامات گردشگری و برنامهریزان جامعه به والدین، مربیان و رهبران مدنی برای ترویج سیاستهای عمومی که هنر را تقویت میکنند، پیوستهاند. آنها این کار را به این دلیل انجام میدهند که وقتی دولت به تقویت بخش هنری قوی کمک میکند، مزایای آن برای جوامع آشکار میشود.
مهمترین فواید هنر برای جامعه در ذیل ارائه شده است:
محرکهای اقتصادی
هنر شغل و درآمد مالیاتی ایجاد میکند. بخش هنری قوی، دارایی اقتصادی است که فعالیت تجاری را تحریک و گردشگری را جذب میکند و نیروی کار و پایه مالیاتی یک ایالت را گسترش میدهد. نشان داده شده است که هنرها یک راهبرد موفق و پایدار برای احیای نواحی روستایی، شهرها و جمعیتهایی هستند که با فقر مقابله میکنند.
داراییهای آموزشی
هنرها تخیل افراد جوان را پرورش میدهند و موفقیت در مدرسه را تسهیل میکنند و پیشرفت تحصیلی در زمینههای مختلف درسی را افزایش میدهند. آنها تفکر انتقادی، ارتباطات و مهارتهای نوآوری را برای نیروی کار مولد قرن ۲۱ فراهم میکنند.
سلامت و تندرستی
هنرها سلامت جسمی، روانی و عاطفی را تقویت همچنین به فرآیندهای بهبودی و سلامتی کمک میکنند. هنر درمانی یک ابزار پزشکی و اقتصادی موثر برای درمان افراد مسن، کودکان و سایر افراد است.
کاتالیزورهای مدنی
هنرها حس خوبی از مکان و کیفیت مطلوب زندگی ایجاد همچنین از دموکراسی قوی، مشارکت دادن شهروندان در گفتمان مدنی، فراهم کردن تالارهایی برای مسائل مهم و تشویق به حل مشکلات جمعی حمایت میکنند.
میراث فرهنگی
هنرها فرهنگ و میراث را حفظ میکنند و شخصیت و سنتهای منحصر به فرد یک منطقه را به نسلهای آینده شهروندان منتقل میکنند.
مزایای سیاست عمومی هنر
هنر تأثیر سایر سیاستها و خدمات دولتی را بهبود میبخشد. بسیاری از مناطق هنر را در احیای اقتصادی، آموزش، سوادآموزی، توسعه نیروی کار، گردشگری، پایداری جامعه، خدمات اجتماعی و برنامههای مراقبت گنجاندهاند.
هنرها سهمی پویا در بخش کسبوکارهای کوچک دارند. صنایع خلاق متشکل از بسیاری کارگران با استعداد است. بر اساس تجزیه و تحلیل بنیاد ملی هنرها (NEA) از دادههای شغلی سرشماری ایالاتمتحده، هنرمندان تقریباً ۳.۵ برابر بیشتر از کل نیروی کار ایالاتمتحده ممکن است خوداشتغال شوند.
هنرها جوامع را پر جنبوجوش، خوشایند و مطلوب میکنند. مکانها و رویدادهای فرهنگی مغناطیسی هستند و نه تنها هنرمندان بلکه خانوادهها، مسافران و مشاغل را نیز جذب میکنند. مکانسازی خلاقانه تأثیر مثبتی بر اقتصاد محلی و کیفیت زندگی دارد و باعث ایجاد شغل و تحریک ترافیک تجاری میشود که همگی موجب احیای محله، جذب جمعیتهای متنوع و تقویت جوامع خواهد شد. سرمایهگذاری بر این اثرات مکانسازی خلاقانه نیازمند حمایت قوی بخش عمومی است.
هنرها نشانه بارز نوآوری دولتی و بخشی از ظرفیت خلاقانه یک دولت هستند که نوآوری را تحریک، محصولات و خدمات منحصر به فرد را تولید میکنند. خلاقیت بخشی از مزیت رقابتی هر کشوری در بازار جهانی و جایی است که طراحی متمایز و ارتباطات مؤثر میتواند موفقیت یا شکست یک کسبوکار یا سرمایهگذاری را نشان دهد.
آیا دولت باید به هنر یارانه بدهد؟
اگرچه تاریخ به ما میگوید که شاهزادگان مدیچی، امپراتوران اتریش، تزارهای روسیه، پارلمانهای انگلیس و جمهوریهای فرانسه به هنرها یارانه پرداختهاند، اما این سوال مطرح میشود که آیا دولت باید به هنرها یارانه بدهد؟ سنت غالب در میان اقتصاددانان غربی این است که با توجه به توزیع درآمد موجود، در اکثر شرایط میتوان به بازارهای رقابتی برای ارضای بهینه ترجیحات مصرفکننده اعتماد کرد. بر اساس این دیدگاه دو دلیل اصلی برای توجیه یارانههای دولتی یا سایر اشکال مداخله وجود دارد.
اولین مورد این است که بازارها رقابتی نیستند یا نقصهای دیگری را نشان نمیدهند. اینها استدلالهای کارایی هستند که نوعی از شکست بازار منجر به تخصیص ناکارآمد منابع شده که وظیفه مداخله، اصلاح آن است. علاوه بر این، اقتصاددانان در مورد اینکه کدام نقصها چه نوع مداخله دولت را توجیه میکنند، توافق اساسی دارند بنابراین بحث بر استدلالهای نظری مداخله متمرکز نیست بلکه بر این موضوع متمرکز است که آیا صنایع هنر و فرهنگ در واقع تحت شرایط توجیهکننده عمل میکنند یا خیر.
دومین توجیه برای مداخله، این باور است که توزیع درآمد موجود رضایتبخش نیست. «باور» را میگوییم تا بر این حقیقت تأکید کنیم که قضاوت در مورد توزیع درآمد نمیتواند علمی باشد بلکه لزوماً مبتنی بر اعتقاد اخلاقی است. این به اصطلاح بحث برابری است؛ یارانهها نه به این دلیل است که بازارها ناکارآمد کار میکنند بلکه به این دلیل است که ادعا میشود برخی از شرکتکنندگان فاقد درآمد برای خرید حداقل سهم منصفانه هستند.
بودجه دولتی و خصوصی برای بخشهای فرهنگی و خلاق
حمایت عمومی از بخشهای فرهنگی و خلاق، به دلیل مزایای مستقیم و غیرمستقیم که برای اقتصاد و جامعه ایجاد میکنند، حائز اهمیت است. این بخش خروجی خلاقانه تولید، اشتغال و درآمد مالیاتی است. در احیای مناطق روستایی و درون شهرها موثر است. هنر و فرهنگ نیز این قدرت را دارد که حاشیهنشینی را ریشهکن کند و فراگیر شدن را در جامعه ترویج دهد.
هنر و فرهنگ با استفاده از آنها بهعنوان ابزار آموزش و تولید مهارت، امکان ایجاد نیروی کار باکیفیت با قابلیتهای شناختی و اجتماعی، عاطفی قوی را فراهم میکند. آنها همچنین در بهبود رفاه و سلامت مشارکتکنندگان فرهنگی و همچنین مصرفکنندگان موثر هستند.
حمایت عمومی نیز برای تسهیل دسترسی عادلانه به منابع فرهنگی مهم و شامل دسترسی به منابع فرهنگی برای همه (برابری بین نسلی) و در عین حال حفظ منابع فرهنگی برای نسلهای آینده است. حمایت مردمی همچنین میتواند موانع ورود به بازار فرهنگی و موانع مشارکت و مصرف عمومی را کاهش دهد. هنر، بررسی حالتهای بیشمار شرایط انسان، میتواند مخزن دانش و دانش تجربی و دریافتی، خروجی خلاقیت تخصصی و پیوند فرهنگی باشد.
منابع
delawareartsalliance.org
cambridge.org
انتهای پیام