چرا بیتفاوت شدهایم؟ – ایسنا
[ad_1]
ایسنا/خراسان رضوی یک جامعه شناس معتقد است آنزمان که افراد جامعه احساس کنند که تکروی یا خودخواهیهای فردی توسط دیگران، پاداش میگیرد و افراد احساس کنند مسئولیتپذیری اجتماعی چیزی نیست جز اینکه سرشان کلاه میرود، این مساله در جامعه تضعیف میشود به طوری که مسوولیت پذیری اجتماعی در سطح جامعه نیز کمرنگ میشود.
حامد بخشی در گفتوگو با ایسنا در رابطه با مساله بیتفاوتی اجتماعی اظهار کرد: بیتفاوتی اجتماعی ناظر به این است که فرد نسبت به آنچه در امر جمعی او میگذرد و همچنین نسبت به محیط اطراف، بیتفاوت باشد و احساس مسئولیت نکند؛ ما ممکن است نسبت به آنچه در محیط زندگیمان میگذرد یا نسبت به آنچه بر سر اطرافیانمان میآید، بیتفاوت باشیم.
وی ادامه داد: معمولا احساس مسئولیت اجتماعی در مقابل بیتفاوتی اجتماعی قرار میگیرد، این موضوع امری چندان غریزی نیست که ما انتظار داشته باشیم افراد نسبت به آن بهصورت خود به خود و فارغ از جامعهپذیری خاصی که در فرایند تعلیم و تربیت یا جامعه پذیری داشتهاند، دغدغهمند باشند.
این جامعهشناس درخصوص احساس مسئولیت انسان درگروههای اولیه و ثانویه زندگی، تصریح کرد: انسان نسبت به گروههای اولیه پیرامون خود، مثل خانواده یا حلقه اطرافیان نزدیک، به دلیل کارکردهایی که این گروهها داشتهاند و موجب بقایش شده است، احساس مسئولیت کند. در حلقههای ثانویه زندگی که ناشی از زندگیهای جمعی هستند، این احساس مسئولیت اجتماعی به صورت غریزی یا فطری وجود ندارد.
بخشی با تاکید بر ایجاد احساس مسئولیت اجتماعی افزود: باید در فرایند جامعهپذیری، احساس مسئولیت اجتماعی درحلقههای ثانویه یعنی گروههای فرای خانواده و گروههای اولیه، همچون روستا، شهر و کشورشان ایجاد شود؛ لذا انتظار داریم در افرادیکه چنین جامعهپذیری را نداشتهاند، یعنی از ابتدا به آنها آموزش داده نشده و این ارزش در آنها درونی نشده است که نسبت به پیرامون و محیط اطراف خود حساسیت داشته باشند، این بیتفاوتی اجتماعی را مشاهده کنیم؛ در واقع در چنین شرایطی انتظار داریم که افراد در موقعیتها، به فکر منافع فردی و حفظ بقای فردی خود باشند.
وی ادامه داد: به دلیل اینکه بقا یا بهزیستی اجتماعات بزرگ ناشی از چنین احساس مسئولیتی است، امروزه تلاش میشود که این امر در فرایند جامعهپذیری به نسل جدید آموزش و این ارزش درونی شود. زمانیکه چنین جامعهپذیریای انجام نمیشود یا توسط سایر عوامل یا شرایط ساختاری جامعه (مثلا قرارگرفتن افراد در یک رقابت کاملا فردگرایانه)، نگرشی در آنها ایجاد میشود مبنی بر اینکه تنها باید به فکر منافع فردی خود باشند و آنچه در شهرشان میگذرد به آنها ارتباطی ندارد؛ در نتیجه اداره شهر، کشور یا جامعه به گونهای میشود که منافع جمعی جامعه به افراد برنمیگردد و یا اگر اینطور باشد در آگاهی آنها قرار نمیگیرد؛ آنوقت افراد دچار بیتفاوتی اجتماعی میشوند.
این جامعه شناس خاطرنشانکرد: قاعدتا هنگامی که جامعه دچار آنومی یا بیهنجاری شده و ساختارها و نظم اجتماعی دچار اختلال شود، آنزمان که افراد جامعه احساس کنند که تکروی یا خودخواهیهای فردی توسط دیگران، پاداش میگیرد و مسئولیتپذیری اجتماعی چیزی نیست جز اینکه سرشان کلاه برود و برای جمعی که به فکر خود و منافع شخصی خود هستند، هزینه پرداختکنند، مسوولیت پذیری اجتماعی تضعیف میشود و ما سرایت این مساله را در سطح جامعه مشاهده خواهیم کرد.
بخشی در ادامه گفت: زمانیکه انسانها احساس میکنند اگر به فکر خودشان نباشند کسی به فکر آنها نیست یا نظم اجتماعی جامعه آنچنان از هم گسیخته که تنها افراد به این فکر میکنند که به اصطلاح گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند، جامعه مجموعه و توده غریقی میشود که هر یک تلاش میکند به صورت فردی و حتی با پایین کشیدن دیگران بتواند خود را زنده نگه دارد و بقای خود را حفظ کند. جامعه از همگسیخته یعنی جامعهای که نظم اجتماعی آن که مبتنی بر بازگشت مزایای جمعی، مزایای کنش جمعی و مسئولیتپذیری جمعی به افراد است، از دست رفته و افراد به سمت حفظ منافع فردی خود میروند.
وی در خصوص میزان بیتفاوتی اجتماعی در بین زنان و مردان، خاطرنشان کرد: این بیتفاوتی اجتماعی چندان نمیبایست تفاوتهای جنسیتی به صورت ذاتی داشته باشد، اما قاعدتا هر جنس،گروه و سنخی که بیشتر درگیر این تنازع بقا در جامعه باشد، بیشتر دچار این بیتفاوتی میشود. جوانانی که در سن کار هستند؛ یعنی هنوز موقعیت مستقری پیدا نکردهاند که از مزایای آن برخوردار شوند، همچنین از دوره نوجوانی و چتر حمایتی والدینی که موقعیت مستقر دارند به در آمدهاند، قاعدتا بیشتر درگیر این چنین فضایی هستند و نسبت به این وضعیت بیشتر آسیب پذیر هستند.
پیامد بیتفاوتی اجتماعی از بین رفتن مزایای زندگی اجتماعی است
این جامعه شناس با بیان اینکه یکی از اصلیترین آسیبهای بی تفاوتی اجتماعی از بین رفتن مزایای زندگی اجتماعی است، ادامه داد: ما انسانها به خاطر مزایایی که زندگی جمعی برایمان دارد در جامعه زندگی میکنیم؛ یعنی در واقع ما هزینهای پرداخت میکنیم برای زندگی جمعی و به هنجارها و ارزشهای جمعی به خاطر مزایای زندگی جمعی تن میدهیم و اگر این مزایا را برای ما نداشته باشد یا به هر میزان کم شود، قاعدتا ما بیشتر دچار بیتفاوتی اجتماعی میشویم.
بخشی در رابطه با راهکارهای کاهش بیتفاوتی اجتماعی در جامعه افزود: راهکار کاهش بیتفاوتی اجتماعی در درجه اول بازگرداندن نظم اجتماعی به جامعه است که باعث شود افراد حداقل مشاهده نکنند و اینگونه نباشد که احساس کنند، کنشهای خودخواهانه منجر به نفع بیشتری نسبت به کنشهای دگرخواهانه میشود. گام دوم جامعهپذیری و اقدامات تربیتی برای فرهنگپذیری اجتماعی در نسل به ویژه جوان است.
انتهای پیام