پرش ژیمناستیککاران از حاشیه
پرش ژیمناستیککاران از حاشیه
نیکوعقیده|می دوند و می چرخند و انرژی خود را می پراکنند؛ سبک بال و سرخوش، مثل یک پر بی وزن. لبخندی عمیق روی لب هایشان دارند، گام ها را محکم برمی دارند و اطمینان از تک تک حرکاتشان پیداست. این لحظه ها آن قدر دیدنی است که دلم نمی خواهد حرفی
بزنم و متوقفشان کنم. انرژی مثبت وجود این دخترها فضای سالن را پر کرده و لمس شدنی است. منظورم از سالن، سالن تخصصی ژیمناستیک
شهیدرجایی ناحیه۵ آموزش وپرورش در محله مصلی است که مثل و مانندش در منطقه۶ شهرداری و حتی دیگر مناطق همسایه و هم جوار آن هم نیست. وقتی پا به اینجا می گذارم که دختران ژیمناستیک کار در سالن سخت مشغول تمرین هستند. یکی، از قلاب ها آویزان است. دیگری روی تشک حرکت چرخ وفلک را اجرا می کند. مربی هم کنار تشک ایستاده و چشم تیز کرده است برای تجزیه و تحلیل حرکت ها. بعد از اجرای هر حرکت نکته ای را به بچه ها گوشزد می کند. زهره حق پناه اولین مربی دختران ژیمناستیک کار این سالن است. او در روزهای فرد برای دخترها کلاس برگزار می کند. روزهای زوج هم مختص پسرهاست که زیرنظر امیر رزم آرا برگزار می شود. او هم یکی از مربیان قدیمی این مجموعه و تاریخچه آن را از بر است. حال و هوای دو روز متفاوت و دو شیفت پسر ها و دخترها در این سالن ورزشی، تماشایی است.
وقتی تشک های کشتی را جمع کردند
سالن ژیمناستیک درست در میانه بازار شلوغ خیابان مصلی قرار گرفته است؛ کمی پایین تر از میدان پر قدمت پنج راه پایین خیابان و نزدیک اداره آموزش وپرورش ناحیه ۵ مشهد. تا مدت ها اینجا به سالن کشتی معروف بوده است، حتی زمانی که تغییر کاربری داد و آکادمی مخصوص ژیمناستیک شد! حالا اما به سالن ورزش ناحیه ۵ آموزش وپرورش معروف است و سال۱۳۸۵ با توجه به نبود سالن تخصصی ژیمناستیک در این محدوده، تشک های کشتی را جمع می کنند و این فضا مخصوص ژیمناستیک کارها می شود.
زهره حق پناه از پیشینه این سالن قدیمی می گوید. او شکل و شمایل قدیمی این مکان را به خاطر دارد. آن سال ها تازه از رشته تربیت بدنی فارغ التحصیل شده بود و جویای کار؛ «روز اولی را که پا به این سالن گذاشتم، خوب به یاد دارم. کف آبی سالن، رنگ و رو رفته بود. سه تا تشک دایره شکل کشتی هم آن وسط بود. سال ها کشتی گیر های معروف روی این تشک ها کشتی گرفته بودند.»
پانزده سال پیش، تشک ها جمع و سالن برای ورود ژیمناستیک کار ها آماده شد. البته آن هم داستانش طولانی است و سالن یک شبه تجهیز نشده است؛ «اینجا اول کار تجهیزات خاصی نداشت. کل وسایلمان یک تشک فنری بود و یک خرک. اولین و تنها کلاسی که اینجا داشتم، یک کلاس پنج شش نفره بود. کم کم شرایط تغییر کرد. با درخشش ژیمناستیک کار ها در مسابقات استانی، سالن هم رونق گرفت. حالا بیشتر وسایل را داریم؛ از خرک، موازنه، دار حلقه و پارالل بگیرید تا پیست بادی. چند شیفت مختلف با رده های سنی گوناگون برای دختر ها و پسر ها داریم. تابستان ها که شلوغ ترین بازه کاری ماست، ۱۰۰ تا ۱۵۰ ثبت نامی جدید داریم؛ موضوعی که در این منطقه سابقه نداشته است.»
تمرین های تماشایی دختران خورشید
این سالن بیشتر از ظرفیتش، متقاضی برای ثبت نام دارد. از صبح تا غروب درِ آن باز است و شیفت های مختلف دارد. حضور و فعالیت همیشگی ژیمناستیک کار ها باعث شده است انرژی خوبی در سالن در جریان باشد. به حرکاتشان دقت می کنم؛ جسارت خاصی در نگاهشان موج می زند و مصمم و پر قدرت و پر انگیزه هستند. آرزو دماوندی یکی از این دختر هاست که مثل یک مربی هوای بچه ها را دارد. سن وسال بیشتری دارد و ارشد کلاس است. هشت سالی می شود که به این سالن رفت وآمد می کند. اعتقاد خاصی به حضور همیشگی در کلاس ها دارد. او حتی شبی که صبح فردایش کنکور داشته، به سالن آمده و دست از تمرین نکشیده است!
تنها روزهایی که از سالن دور بوده، روز های پس از مصدومیت بوده که باید به ناچار و علی رغم میل باطنی اش در خانه استراحت می کرده است. در مسابقات کشوری طناب زنی، مقام دوم را کسب کرده است و حالا هم دارد برای مسابقات آسیایی تمرین می کند. او با شرکت در برنامه «عصر جدید» و اجرای حرکات نمایشی در گروه «دختران خورشید»، بیشتر دیده شد.
نسترن واحدی، دیگر ارشد کلاس، نیز عضو گروه دختران خورشید است. او کسب مقام نخست ژیمناستیک کشوری را در کارنامه اش دارد و پنج سال پیش تمریناتش را شروع کرده است.
یکی از شناخته شده ترین دخترهای این سالن، زهرا طالبی فرد است؛ ژیمناستیک کار دوازده ساله پر انرژی که در برنامه عصر جدید به «بمب انرژی» معروف شد. برای سال ها ساکن همین محله بوده و از چهار سالگی در همین سالن، فعالیتش را شروع کرده است. عناوین مختلف ورزشی دارد و علت همه موفقیت هایش را تمرین در این سالن و زحمت های مربی پرتلاشش می داند.
ورزشکارهای خودساخته
زهره حق پناه مهم ترین ثمره سال های مربیگری اش را همین بچه ها می داند؛ افرادی که در مسابقات و برنامه های مختلف درخشیده و مقام کسب کرده اند. او متولد سال ۶۱ است. سال ۷۹ کارت مربیگری اش را گرفت و همان زمان کارش را به طور حرفه ای شروع کرد. مدارک مختلف ورزشی را در کارنامه اش دارد؛ کارت مربیگری درجه۳ ، داوری درجه ۲ و مربیگری درجه ۲، عضویت در هیئت ژیمناستیک خراسان رضوی، مربی تیم ناحیه ۵ آموزش وپرورش و دیگر موارد.
تمام این ها را یک طرف می گذارد و کار در این سالن را هم طرف دیگر. می گوید: سال ها اینجا کار کردم و درکنار همین بچه ها جا افتادم. بعد که شناخته شدم، از سالن های مطرح شهر به من پیشنهاد کار داده شد، اما انتخاب اول و آخرم همیشه اینجا بود ه است. بچه های این منطقه بسیار پرانگیزه هستند. دلیلش شاید مشکلاتی باشد که ناخواسته با آن درگیرند؛ این باعث شده است خودساخته تر و قوی تر باشند.
بهترین خاطرات زندگی اش نیز مربوط به همین بچه هاست. به یاد می آورد که در یکی از مسابقات کشوری، نتوانسته بود ربابه دماوندی، شاگردش، را همراهی کند و او که به تنهایی در مسابقات کشوری شرکت کرده بود، پس از برد، از شهر دیگر با او تماس گرفته و خبر دوم شدنش را به او داد. حق پناه آن قدر از شنیدن آن خبر خوشحال شده بود که از پشت تلفن اشک هایش سرازیر شده بود.
هیچ ورزشی برایم ژیمناستیک نشد
امیر رزم آرا بزرگ شده این محله است. خانه اش در کوچه پشتی سالن ورزشی است و دو قدم بیشتر با آن فاصله ندارد. سال ها پیش، او کشتی گیر این سالن بوده است و روزگار، طوری پازل های زندگی اش را کنار هم می چیند که سال ها بعد به عنوان مربی پسرهای ژیمناستیک کار، فعالیتش را اینجا در همین سالن ادامه می دهد. او به واسطه حضور چندین وچند ساله اش در این سالن، اطلاعات دقیق تری درباره آن دارد.
به گفته او این سالن بالغ بر سی سال قدمت دارد. فضای مفید سالن دویست متر است و ۳۵۰ متر هم زیربنا دارد. سالن تا به امروزهم بازسازی نشده اما کف پوش ها و دیوار های خراب ازسوی اداره تربیت بدنی آموزش وپرورش ناحیه۵ مشهد ترمیم شده است.
او از سال های دور سالن می گوید؛ زمانی که اینجا فقط سالن کشتی بوده است و بعد از مدتی چند شیفت کناره مثل تکواندو بانوان و ژیمناستیک آقایان هم به آن اضافه می شود. اما از سال۸۵ به بعد تبدیل به سالن تخصصی ژیمناستیک می شود.
امیر رزم آرا همه این دوره ها را به یاد دارد. خودش روزگاری کشتی گیر این سالن بوده است. می خواهم بدانم چطور از رشته خشن و سخت کشتی به رشته منعطف تری مانند ژیمناستیک رسیده است.
او داستان این تغییر مسیر را تعریف می کند: به هنرستان تربیت بدنی در همین محله می رفتم. در هنرستان موظف بودیم که در همه رشته ها مهارت پیدا کنیم. بین همه رشته ها ژیمناستیک برایم جذاب تر بود. دو سه سالی اینجا ژیمناستیک کار کردم اما یک سر و گردن از همه بلندتر و درشت تر بودم. در این رشته، هرچه جمع وجورتر و کم وزن تر باشی، مستعد تری. استایل بدنی ام باعث شد مربی، ورزش کشتی را به من پیشنهاد کند. چند سالی کشتی کار کردم. داشتم خوب پیش می رفتم و به آن علاقه مند شده بودم اما هیچ ورزشی برایم ژیمناستیک نمی شد. بنابراین چند سال بعد کشتی را رها کردم و کناردست استاد قدیمی ام، آقای ایرجی نیا، به عنوان کارآموز کارم را شروع کردم. سال ۹۰ که مدرک مربیگری ام را گرفتم، مربی تخصصی ژیمناستیک این سالن تخصصی شدم.
استعدادیابی با طرح ژیمناست
درباره دلیل این همه علاقه اش به ژیمناستیک می پرسم؛ می گوید: این رشته حرکات متنوعی دارد. در کشتی، اولین اشتباه تو می تواند آخرین اشتباهت باشد، اما در ژیمناستیک، کلی وسیله دراختیار داری و حرکت های جداگانه بسیاری هست که می توانی در هر کدام که می خواهی به صورت تخصصی مهارت کسب کنی. اگر هم هیچ یک از وسیله ها را دوست نداشته باشی، می توانی حرکات زمینی را تمرین کنی.
رزم آرا سال ها تلاش کرده است که بچه ها را به این رشته ورزشی علاقه مند کند؛ می گوید: پیش از شیوع کرونا و بسته شدن سالن های ورزشی، طرحی به نام «طرح ژیمناست» را با کمک اداره آموزش وپرورش ناحیه ۵ اجرا می کردیم. به مدارس ابتدایی می رفتیم و این رشته را معرفی می کردیم. بچه هایی که به این رشته علاقه داشتند، دوازده جلسه تمرینی به باشگاه می آمدند. ما آن ها را زیر نظر می گرفتیم. سرعت، چابکی، انعطاف و مهارت هایشان را می سنجیدیم و بچه های با استعداد را انتخاب می کردیم؛ بعد با خانواده هایشان گفت وگو می کردیم و بیشترشان با ثبت نام فرزندشان موافقت می کردند.
مشکل تعداد محدود مسابقات ژیمناستیک
او درباره حس و حال بچه ها به ویژه کوچک تر ها در روز اولی که پا به این سالن می گذارند، می گوید؛ اینکه بچه ها معمولا اشتیاق بسیار دارند و با شوق و ذوق به وسیله ها نگاه می کنند. اما او این شور و شوق را ماندگار نمی داند؛ «تعداد زیادی از بچه هایی که جذب این رشته می شوند، ماندگار نیستند و مدتی بعد سراغ رشته های دیگر می روند. دلیلش هم تعداد محدود مسابقات و در نتیجه کم شدن انگیزه ورزشکاران این رشته است. پیش از شیوع کرونا مسابقات در دو بخش آموزش وپرورش و فدراسیون برگزار می شد اما بعد از آن، آموزش وپرورش ناحیه برای کاهش هزینه ها، برگزاری مسابقات را محدود کرده است.»
او بچه های بسیاری را نام می برد که از همین منطقه و همین سالن به رشته های دیگر رفته اند. در این رشته آمادگی جسمانی، سرعت و چابکی بچه ها تقویت می شود و بعد جذب دیگر رشته های ورزشی می شوند و مدال کسب می کنند؛ «سال پیش، تعدادی از بچه ها به رشته تکواندو رفتند و زیر نظر استاد خان چوپانی در لیگ کشور مقام آوردند. بعضی بچه ها در رشته های فوتبال و فوتسال هم توانسته اند به جایگاه خوبی برسند.»
رزم آرا از ریزش زیاد ورزشکار ها می گوید و بی انگیزه بودنشان برای ادامه مسیر. راه حلش را هم برگزاری مسابقات بیشتر و حمایت آموزش وپرورش و ارگان های مرتبط از ورزشکاران این رشته می داند.
منبع : شهرآرانیوز