شهید ابوالقاسم آروانه: بزرگترین شکست دشمن، وحدت و برادری شما است

شهید ابوالقاسم آروانه در ۲۰ اسفند ۱۳۴۳ در شهر خون قیام به دنیا آمد. سرانجام در ۲۵ مرداد ۱۳۶۳ در سردشت به شهادت رسید و در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم (ع) قم آرام گرفت.

در وصیت‌نامه شهید ابوالقاسم آروانه آمده است:

«و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء ولکن لا تشعرون»

با درود به امام امت و با سلام و درود به امت شهیدپرور، سلام و درود به امام زمان آن منجی بشریت و شعله ایمان و با سلام و درود به رزمندگان اسلام که همچون شیران روز و زاهدان شب در پشت جبهه‌های حق علیه باطل با دشمنان اسلام سرسختانه می‌جنگند سخنم را آغاز می‌کنم.

ای خانواده من، در شهادتم هیچ احدی غیر از خودم مسئول نیست چون خودم این راه را انتخاب کرده‌ام و تا آخرین قطره خون خود هم ادامه خواهم داد.

ای ملت شهیدپرور امیدوارم که امام را تنها نگذارید و حرف وی را اطاعت کنید، وی نایب امام زمان (عج) هست. برادران پاسدار، خود را آماده کنید و به دیدار خانواده شهدا بروید و آن‌ها را شاد کنید.

ای دوستان و آشنایان و خانواده عزیز، در آخرین لحظات زندگی از همه شما تقاضای عفو می‌کنم و از شهادتم ناراحت نباشید زیرا من راه خدا را در پیش گرفتم و این انتخاب داوطلبانه و آگاهانه بوده است.

ای خواهر و برادر و ملت مستضعف، امام را فراموش نکنید و هر لحظه گوش به فرمان او باشید و به صدای سخنش به پا خیزید و ای برادر هم‌سنگر، به صدای لبیک یا حسین بپا خیزید که بزرگ‌ترین شکست دشمن وحدت و برادری است و یک‌دفعه طوری نشود که خدایی نکرده خودمحوری و مستبدی در مغزشان فروگذارده شود.

انقلاب را حفاظت کنید زیرا ما، در برابر این قطره‌های خون شهدا که جمهوری اسلامی و آزادی از نوع ستمگران را باعث شده مسئول هستیم و باید این راه عزیزانمان را ادامه دهیم.

ای پدر و برادر، سلاح را در دست بگیر و سنگر خود را حفظ کن به همه دشمنان جهان ابلاغ کنید که ما پیروز خواهیم شد.

آیه شریفه می‌فرماید بار خداوندا به عزت و جلالت قسمت می‌دهم از گناهان من درگذر و مرا جزء شهدای در راه خودت قرار ده.

پروردگارا تو را شکر که جهاد در راه خودت را به من آموختی و این سعادت را نصیبم کردی که در جهاد در راه تو شرکت کنم و با دشمنان دین مبین اسلام به ستیز بپردازم.

و دیگر اینکه از پدرم می‌خواهم مرا حلال کند و اگر او را آزرده‌ام مرا ببخشد تا شاید خداوند هم مرا ببخشد و می‌خواهم که در عزای من هیچ گریه‌ای نکنید و فکر نکنید که من از میان شما رفته‌ام نه بلکه من در میان ۷۲ تن شهید و میان سید الشهداء (ع) هستم.

حال سخنی با مادرم به فردی که عمری را بر سر بالین من بود و نگهبان من بود مادر جان مادر گرامیم، ان‌شاء‌الله که مرا حلال کنی چرا که زحمت کشیدی و قدرت را ندانستم. ای مادر نکند خدایی نکرده از دوری من ناراحت شوی آیا مگر غیر از این است که همه باید به پیش او هجرت کنیم پس چه بهتر که از این طریق هجرت کنیم.

مادر من عاشق (ابا عبدالله الحسین) شدم بدان و خوشحال باش که تازه فرزندت به آرزویش رسیده آرزویی که مدتی در انتظار من نشسته بودم. مادرم در زندگی فقط به یاد خدا باش که تازه فرزندت به آرزویش رسیده باز هم می‌گویم و در هر جا که می‌روی پشتیبانی از امام بکن.

حال سخنی به برادرانم و خواهرانم دارم، ان‌شاء الله که اگر شما را اذیت کرده‌ام مرا ببخشید و نصیحتی که من به شما برادران و خواهرانم دارم این است که شما آینده سازان این جامعه هستید و شما باید درس‌هایتان را خوب بخوانید و با درس خواندن خودتان به دشمنان اسلام نشان دهید مشت محکمی به ابرقدرت‌ها بزنید و ابلاغ کنید که ما پیروز و دشمن نابود خواهد شد.
مرا میان گلزار شاهزاده ابراهیم به خاک بسپارید.

برادر شما ا ابوالقاسم آروانه

به امید پیروزی رزمندگان اسلام از دم تا کربلا خونین.

انتهای پیام