خبر جدیدسیاسی

در موضوع شاخص شکاف جنسیتی وضعیت مناسبی نداریم

[ad_1]
خبرگزاری پورسینا

به گزارش سلام نو، الهه کولایی در این نشست که به دعوت کمیته زنان حزب تشکیل شد، مباحثی را در مورد جنبش زنان مطرح کرد که اهم سخنان وی در این برنامه از نظرتان می‌گذرد:

الهه کولایی:، چون اعلام شد امروز بحث زنان و مسائلی که در کشور مطرح است، محور این جلسه باشد، اجازه می‌خواهم نخست در مورد این صحبت کنیم که کشور ما کجا قرار گرفته و چه شرایطی در این منطقه مهم ما را احاطه کرده است.

کشور ما در ۲۰۰ سال گذشته فراز و نشیب‌های زیادی را پشت سر گذاشته است. امروز هم شاهد هستیم تحولات مهمی در حال شکل گیری است. اگر نگاه وسیع تری به این تحولات داشته باشیم بهتر می‌توانیم ابعاد، دامنه و پیامدهای آنرا درک کنیم.

امام خمینی (ره) گفتند: زنان در انقلاب عناصری پیشگام و تعیین کننده بودند. به نقش زنان در جنگ عراق با ایران توجه کنید، به توانایی‌های زنان و تاثیرگذاری‌های اجتماعی_ اقتصادی آن‌ها در این دوران. اما پس از جنگ، تلاش‌های پیگیر برای خانه نشین کردن زنان با بهانه تقویت نقش مادری و همسری ادامه یافت. ولی طرح و تبلیغ چندهمسری و ازدواج موقت، در عمل “بنیاد نهاد خانواده” را مورد تهدید قرار داد. این تناقض‌ها همچنان ادامه دارد….

فرصت‌های بسیاری را که در دهه‌های اخیر برای ما پیش آمد، به درستی استفاده نکردیم. ما در کشوری زندگی می‌کنیم که حتی اگر هم بخواهیم منزوی باشیم، به ما اجازه نخواهند داد. به دلیل موقعیتی که در منطقه داریم، رفتار و سیاست ما در این منطقه تعیین کننده است. اگر این را درست درک کنیم، می‌تواند برای ایران مزایایی را به همراه بیاورد که قدر آنرا ندانسته ایم، مانند موضوع “راه گذرها” که آنرا به کشورهای دیگر واگذار کرده ایم.
ما در منطقه پر تنشی زندگی می‌کنیم. ناامنی در کشور ما فرصتی است برای دیگران. این انقلاب پشتوانه مردم را داشت. مردم بودند که ایستادند، مردم بودند که مقاومت کردند، مردم بودند که حمایت کردند. پس باید این مردم را نگه داشت. چگونه؟

با تامین خواسته هایشان. آن‌ها را باید درک کرد. باید احترام گذاشت. زنان ایرانی نیمی از این مردم هستند. زنان به دلیل آگاهی هایی، که علت‌های آن بخشی داخلی و بخشی هم بین المللی است، انتظارشان به دست آوردن فرصت‌های برابر بوده است. ولی این انتظارها متناسب با شایستگی‌های آنان برآورده نشده است.

می‌دانید بر اساس آمارهای جهانی، در سال‌های اخیر در رده‌های پایین بوده ایم. در بررسی‌های جهانی از شرایط زنان، بر اساس شاخص‌های “شکاف جنسیتی” وضعیت مناسبی نداریم. سال گذشته یکی از دانشجویان در دانشکده حقوق و علوم سیاسی از پایان نامه اش دفاع کرد که خیلی جالب بود. او الگوی امارات متحد عربی و کشور قطر را در مورد شرایط زنان این دو کشور بررسی کرد، که چه قدر موفق اند، وزیر زن دارند، زنان تاجر و مانند آن. او پس از اینکه مطالعاتش را انجام داد و آماده دفاع شد، گفت من فرضیه ام را کنار گذاشتم! برای اینکه متوجه شدم این شرایط فقط یک تابلو است. پشتش چیزی نیست. روابط قومی و قبیله‌ای و نگرش‌های سنتی در جامعه برقرار است، ولی دولت‌های این کشورها تابلو را این جور درست می‌کنند، شرایط ما در ایران برعکس است. حکومت با سیاست گذاری و برنامه‌های مناسب از ارتقاء جایگاه زنان ایرانی حمایت نمی‌کند. در واقع در کشور ما زنان تلاشی پایدار و خستگی ناپذیر را شکل داده اند که حکومت بر خلاف شعارهای و تکریم‌های شفاهی، از آن حمایت نمی‌کند.

پس از انقلاب اسلامی زنان در عرصه‌های آموزشی رشد و پیشرفتی چشمگیر داشته‌اند، اما این افزایش حضور در دیگر عرصه‌های اجتماعی، از جمله اقتصاد و سیاست همراه نشد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی غیر از برخی مشکلات که در مناطق سنتی‌تر بیشتر دیده می‌شود، شاهد رشد خوبی از نظر اجتماعی، فرهنگی در مورد زنان بوده ایم. امروز تحصیل یک دختر در شرایط دور از خانواده جاافتاده، در حالی که در گذشته این امکان از سوی بسیاری از خانواده‌ها فراهم نمی‌شد. این سدهای جامعه سنتی را انقلاب اسلامی برداشت…، اما بعد چه اتفاقی افتاد، دختران تحصیل کرده با مدارک تحصیلی عالی، باید خانه داری کنند و بچه داری! یعنی این سرمایه گذاری‌ها و ظرفیت‌های اجتماعی، اقتصادی نادیده گرفته شد. چون هنوز آن نگاه‌ها و تفکر سنتی وجود دارد و مقاومت‌هایی در جامعه در این زمینه ادامه دارد. در سال‌های پس از دوره اصلاحات، بدون توجه به تحولات عمیق و گسترده در جامعه ایران، برنامه‌ریزی منظم و پایدار برای بازگرداندن زنان به خانه‌ها، به صورت همه‌جانبه گسترش یافت.
در هنگام انقلاب زنان چه انتظارهایی داشتند؟ تغییر وضعیت! انتظارشان این بود که بر اساس الگوهایی که مطرح شد و خیلی هم در این سال‌ها در مورد ارزش، جایگاه و تاثیرگذاری زنان صحبت شد، شاهد تغییرهای عملی و جدی باشند. همه این انتظارها و امیدها را بگذارید در برابر چیزی که به دست زنان آمد…

رژیم پهلوی می‌خواست جامعه ایران را غربی کند، شاه گفت زن باید فریبا باشد! به زنان ایرانی گفته شد قرار است بعد از انقلاب زن انسان باشد! نه ابزار جنسی مانند نظام سرمایه داری یا ابزار تولید مانند نظام کمونیستی. شعارهای زیبایی داده شد، انتظارهایی ایجاد شد، آگاهی‌ها بالا رفت، الگوهایی در جامعه مطرح شد. اما زن در جامعه پس زده شد و به عنوان موجودی که فقط باید به مرد خدمت کند، به سطح شیء تنزل داده شد، یعنی انتظارهای آنان برآورده نشد.

در طرحی که در مورد جوانی جمعیت، در پاسخ به بحران کاهش جمعیت و چشم‌اندازهای نگران‌کننده‌ای که نتیجۀ سیاست‌ها و برنامه‌های نادرست در حوزه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی بوده، زنان بار دیگر به گونه‌ای ابزاری برای تولیدمثل هدف قرار گرفتند، بی‌آنکه به شأن، جایگاه انسانی و حقوق اولیه اساسی آنان توجه شود.

با مطرح کردن مسئله چندهمسری در جامعه به جایگاه زن در جامعه ایران خدشه وارد شد. من بحث شرعی نمی‌کنم. در مورد حکم شرعی که اختلاف نظر بسیاری در این مورد وجود دارد، صحبت نمی‌کنم. در مورد سیاست گذاری در حوزه زنان صحبت می‌کنم که باید بر اساس فرهنگ و نیازهای جامعه شکل بگیرد. زن ایرانی این چیزها را تحمل نمی‌کند. از قدیم “هوو” در جامعه ایرانی یک پدیده نامیمون بوده است. زنان ایرانی این رفتارها پس می‌زنند.
بسیاری از دختران ایرانی ازدواج نمی‌کنند. آنان می‌گویند با چه اعتمادی با یک مردی زندگی کنم، که وقتی از خانه بیرون می‌رود می‌تواند به شکل قانونی با یک زن دیگر هم زندگی کند، حتی در یک خانه با ۴ زن! در همه کشورهای جهان این مشکلات هست، چه اسلامی چه غیر اسلامی. ممکن است مردان، خارج از ازدواج با زن دیگری رابطه داشته باشند، اما قانون بر آن صحه نمی‌گذارد. زن و مرد با هم زندگی می‌کنند، ثبت شده یا نشده، باهم هستند یا با هم نیستند، اما پنهان کاری، بازی و نمایش ندارند. قانون هم حمایت نمی‌کند.

امروز زنان ایرانی سیاست‌های نوسازی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی را در کشورهای اسلامی دیگر مانند عربستان می‌بینند. زن عربستانی که قبلا نمی‌توانست به تنهایی از خانه بیرون برود، حتی نمی‌توانست شناسنامه داشته باشند و یا رانندگی کند، چگونه به سرعت حقوق قانونی خود را به دست می‌آورد.

ما در مجلس تلاش کردیم قانون خانواده را اصلاح کنیم. به بیان رهبر انقلاب، عامل زمان و مکان باید در فتواها دیده شود، اما سنت گرایان مخالفت کردند. تلاش ما این بود که نشان دهیم اسلام می‌تواند به تحولات جامعه پاسخ دهد. ما می‌خواستیم قوانین بر اساس تغییرهای جامعه اصلاح کنیم. اما جریان مخالف اصرار داشت، نخیر نمی‌شود. نتیجه این شد که بسیاری از زنان به این نتیجه رسید که باید از الگوی غربی استفاده کرد. نتیجه این رفتارها، همین شد که امروز در خیابان‌ها می‌بینید…

زن ایرانی این‌ها رفتارهای خشونت بار را می‌بیند. این رفتارها با زنان، با آن شئونات حضرت زهرا (س) و نقش اجتماعی حضرت زینب (س) چه نسبتی دارد؟ آن چه که در انقلاب اسلامی به زنان وعده داده شد که مانند نظام سرمایه داری زن ابزار نیست، در عمل دیده نشد. در همه دوره‌های انتخابات در کشور، در ستادهای نامزدها، زنان نقش محوری داشتند. اما پس از انتخابات، دعوای مردان برای تقسیم پست‌ها شکل می‌گیرد. مردان سمت‌ها را اشغال می‌کنند و جایگاه زنان به فراموشی سپرده می‌شود. آنان باید برگردند به خانه ها، تا انتخابات بعدی…
مردان نمی‌توانند مسائل زنان را در کشور ما به درستی درک کنند. یک مرد می‌تواند در مورد لباس پوشیدن یک زن بیگانه و در مورد رفتار یک زن به او تذکر بدهد. این از آثار پایداری نظام پدرسالار و جلوه‌های مرد سالاری است. نه تنها پدر، همسر یا برادر، بلکه مردان دیگر نیز به خود چنین اجازه‌ای می‌دهند…همه دیدند که چگونه به دختران معترض تعرض می‌شود؟ این رفتارها را مردم می‌بینند و تحمل هم نمی‌کنند. روشن است که دیگران هم سوار این موج می‌شوند…

باید از فرصت‌ها و ظرفیت‌هایی که برای زنان ایرانی ایجاد شده، استفاده شود. اعتراض در خیابان‌ها به همین مسائل است. مردم می‌آیند پای صندوق‌های رای، اما اگر از صندوق‌ها نتیجه نگیرند، به دنبال راه‌های و مسیرهای دیگر می‌روند. اینجا حکومت هست که باید خوانش درستی از علل ایجاد این اعتراض‌ها داشته باشد. مسئله اصلی در داخل است. باید تا فرصت هست بحران را مدیریت کرد. با تامین خواسته‌های مردم، به ویژه زنان و جوانان می‌توان بحران را مدیریت کرد.

نکته دیگر اینکه باید تلاش کنیم رویارویی میان دو جنس ایجاد نشود. ما در پی جنبش ضدمرد نیستیم، ولی جامعه زنان را می‌برد به سوی فمینیسم افراطی. ما می‌کوشیم اعتدال در جامعه حفظ شود، مرد در جای خود و زن در جایگاه خود. رعایت حقوق انسانی هر دو به شکلی که رضایت هر دو ایجاد شود، حقوق هر دو جنس نیز محترم شناخته شود.

پس باید به خواسته‌ها و مطالبات مردم پاسخ درخور و شایسته داده شود، منافع، امنیت و آرامش کشور در گرو این است. در غیر این صورت دیگران سوار این موج می‌شوند. رفتارهای ما در این زمان خیلی مهم است، اینکه جهان و رابطه قدرت‌ها را بشناسیم. بازی آن‌ها را بفهمیم. پس لازم است که حکومت اتکا کند به کارشناسان، صاحب نظران و دانشگاهیان و به افراد با تجربه در زمینه حکومت داری، که علمی بسیار پیچیده است. بیشتر کشورهای جهان دنبال ایرانی هستند که در تعامل با آنان باشد، البته اقلیتی هم دنبال این نیستند. ثبات عامل مهم و تعیین کننده‌ای برای هرکشوری در جهان است.

مساله منافع مردم ایران و دغدغه ما حفظ ایران، یکپارچگی ایران و آینده ایران است و اینکه ایرانیان در این کشور بتوانند زندگی محترمانه، شرافتمندانه و آبرومندانه را، بر اساس همه امکاناتی که خداوند در اختیار ما قرار داده، داشته باشند.

انتظار داریم، تلاش می‌کنیم و صحبت می‌کنیم تا ریشه این ناآرامی‌ها و اعتراض‌ها در درون به درستی دیده شود. احزاب می‌توانند در این زمینه نقش موثری داشته باشند، فضاهای مناسب را ایجاد کنند، صحبت‌ها را به کسانی که باید بشنوند، انتقال دهند تا صاحبان قدرت هم به خوبی به این نیازها توجه کنند. اعتماد به مردم ایران و توجه به خواسته‌ها و مطالباتی که در داخل وجود دارد، می‌تواند زمینه ساز امنیت و آرامش کشور قرار گیرد تا بهبود شرایط کشور را شاهد باشیم، خداوند امکانات و نعمت‌های بسیاری به کشور ما داده، باید قدر این نعمت‌ها را دانست و از فرصت‌ها به خوبی استفاده کرد. / مخاطب ۲۴

[ad_2]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا