[ad_1]
به گزارش تجارتنیوز، صادرات نفتی از دست رفته در ایران آمار نجومی دارد. رقمی که ممکن بود با توجه مسئولان به آن در ده سال اخیر وضعیت اقتصادی ایران را تغییر میداد.
برای فهم بهتر مقدار هزینه ۲۸۷۷ میلیارد دلاری وارد شده از صادرات و درآمد نفتی از دست رفته تا پایان سال میلادی گذشته، میتوان به ارزش ریالی آن با توجه به قیمت دلار در بازارهای امروز اشاره کرد که بالغ بر ۱۰۰.۷ هزار میلیارد تومان میشود.
بررسیها نشان میدهد از سال ۲۰۱۰ تا سال گذشته حدود ۲۸۷۷ میلیارد دلار از درآمدهای ارزی ممکن برای کشور از ناحیه صادرات نفتی از دست رفته است.
این بازه زمانی مصادف با اوجگیری تحریمها و تنشهای خارجی بوده که البته همزمان به دلیل سیاستهای اقتصادی داخلی مانند عدم سرمایهگذاری کافی در میدانهای نفتی و نیز واگذاری بازارهای از پیش موجود به دیگر رقبا مثل عراق، آمریکا، روسیه و لیبی؛ کشور سهم خود را از بازار جهانی فروش نفت از دست داد و دیگر رقبا جایگزین نفت ایران شدند.
این درآمد در صورتی محقق میشد که ایران قادر بود متناسب با سهم ۱۳.۵ درصدی خود از ذخایر نفتی بینالمللی (طبق آمار اوپک)، به همین میزان نیز یعنی ۱۳.۵ درصد از تولید نفتی جهان را به خود اختصاص دهد.
این فرض با توجه به سابقه نفتی ایران و نیز سهولت نسبی استخراج از ذخایر نفتی ایران در مقایسه با دیگر کشورها، فرض چندان دور از ذهنی هم نیست. به ویژه اینکه در فاصله سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۷ میلادی (تقریبا معادل با ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶) سهم تولید نفت ایران در جهان به بالای ۹ درصد رسیده بود.
آمار صادرات نفتی از دست رفته ایران
برای فهم بهتر مقدار هزینه ۲۸۷۷ میلیارد دلاری وارد شده از صادرات نفتی از دست رفته تا پایان سال میلادی گذشته، میتوان به ارزش ریالی آن با توجه به قیمت دلار در بازارهای امروز اشاره کرد که بالغ بر ۱۰۰.۷ هزار هزار میلیارد تومان میشود. همچنین با فرض جمعیت ۸۴ میلیونی ایران در سال گذشته، میتوان گفت هر ایرانی به طور متوسط در حدود یک میلیارد و دویست میلیون تومان تنها در همین فاصله زمانی دوازده ساله از ناحیه عدم فروش نفت متضرر شده است.
یا به طور متوسط، سالانه صد میلیون تومان، ماهانه ۸.۳ میلیون تومان و روزانه تقریبا ۲۷۳ هزار تومان میزان درآمد از دست رفته برای هر ایرانی بوده است. در سطح خانوار نیز، میتوان تصور کرد که هر خانوار ۴ نفره در صورت تحقق سهم ۱۳.۵ درصدی کشور از تولید نفت، میتوانست طی این دوازده سال حدود ۴.۸ میلیارد تومان پسانداز بیشتر داشته باشد که معادل با قیمت خانهای نسبتا متوسط در بسیاری از شهرهای کشور است.
درآمدهای نفتی صرف چه اموری میشود؟
البته، با توجه به تجربه دیگر کشورهایی که درآمدهای نفتی را از طریق صندوقهای ثروت ملی صرف توسعه و رفاه نسلهای آینده خود کردهاند، شاید بتوان گفت که توزیع مستقیم این درآمدها یا صرف آنها در هزینههای جاری، احتمالا بهینهترین راه برای استفاده از آنها نبوده و نیست و در صورتیکه این درآمدها صرف سرمایهگذاری در زیرساختهای عمرانی و گردشگری، منابع نوین و پاکیزهتر انرژی، احیای محیط زیست و نیز بهبود نهادهای آموزشی و فرهنگی کشور میشد، بازدهی رفاهی بیننسلی بسیار بزرگتری حاصل میشد. همچنین، میتوان زیان مشابهی را نیز از ناحیه عدم حضور فعالانه ایران در بازارهای جهانی گاز متصور شد.
در کنار این موضوع، با توجه به این که از دهه ۱۳۷۰ شمسی سهم ایران از تولید نفتی جهان از حدود ۳ درصد به بالای ۵ درصد رسیده بود و در صورت تداوم در پایان دهه ۱۳۸۰ شمسی میتوانست به ۶ درصد نیز برسد، میتوان سناریوی شاید واقعبینانهتر دیگری را هم متصور شد که طبق آن، از سال ۲۰۱۰ به بعد ایران سهمی ۶ درصدی را از تولید جهانی نفت به خود اختصاص میداد. بررسی آمارها نشان میدهد که حتی با چنین سناریویی نیز، درآمد نفتی کشور تقریبا ۴۷۴ میلیارد تومان بیش از میزان محقق شده اخیر میبود. با توجه به برخی از گزارشهای دولتی که موجودی صندوق توسعه ملی در پایان دولت گذشته را حدود ۵۰ میلیارد تخمین زدهاند، روشن است که حتی در این سناریو و با فرض حفظ سهم ۶ درصدی نیز، ذخایر نفتی ایران میتوانست بیشتر از ۱۰ برابر میزان کنونی آن باشد.
در بررسی این آمارها از دادههای موجود در وبسایت سازمان اوپک و نیز شرکت BP استفاده شده است. همچنین، فرض شده که تولید مازاد صرف صادرات میشد و برای محاسبه درآمدها با توجه به مقدار صادرات بهدستآمده و با فرض ثبات عرضه کلی نفت در جهان با توجه به سازوکارهایی مثل اوپک، از قیمتهای واقعی و معاملاتی نفت در بازارها در این بازارها در این بازه زمانی استفاده شده است.