[ad_1]
یک دیپلمات پیشین با اشاره به توافق ایران و عربستان گفت: زمان آن است که هشت کشور حاشیه خلیج فارس شامل ایران، عراق و شش کشور عضو همکاریهای خلیج فارس برای ایجاد یک منطقه قدرتمند، اصل همکاری را ملاک عمل قرار دهند.
به گزارش ایسنا، سیدحسین موسویان در مقالهای در میدل ایست آی با عنوان “توافق ایران و عربستان: فصل نوین در منطقه بعد از سالها تنش” نوشت: بعد از مدتها دشمنی خطرناک دو قدرت رقیب در خاورمیانه، اخبار عادیسازی روابط ایران و عربستان موجب شگفتی ناظران بین المللی شد. بعد از دو سال مذاکرات در بغداد، رئیس جمهور چین نقش مهمی در به نتیجه رساندن این مذاکرات در نشست اخیر پکن داشت. در بخشی از بیانیه سه جانبه پکن آمده است که ایران و عربستان درمورد احیاء قراردادهای اقتصادی، فرهنگی سال ۱۳۷۷ و امنیتی ۱۳۸۰ توافق کردند.
این دو قرارداد بر اساس توافقاتی است که تهران و ریاض از اواسط دهه ۱۳۷۰ به عمل آوردند که تا سال ۱۳۸۴ اجراء شد. چهارچوب و اساس این قراردادها در مذاکرات نیمه دهه ۷۰ بین من به عنوان نماینده ویژه آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور و امیرعبدالله ولیعهد سعودی، حاصل شد. همانطور که جزئیات این مذاکرات را در کتاب جدیدم تحت عنوان “ساختار جدید امنیت و همکاری جمعی درخلیج فارس” توضیح دادهام، آقای هاشمی رفسنجانی رئیسجمهور وقت و امیرعبدالله ولیعهد وقت عربستان در نیمه دهه ۷۰ توافق کردند که روابط را احیاء کنند. به طور متعاقب من به عنوان نماینده ویژه رئیسجمهور با امیر عبدالله در جده مذاکره داشتم تا اینکه بعد از چهار دور مذاکرات از نیمه شب تا صبح سحر، به توافق دست یافتیم و یک برنامه اقدام مشترک را نهایی کردیم. سپس همراه با فرزند آقای هاشمی رفسنجانی، با ملک فهد پادشاه عربستان ملاقات و او نیز مجموعه توافقها را تایید کرد. بعد از بازگشت به تهران، توافقات مذکور به تایید آیتالله خامنهای مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی رسید. مجموعه توافقها در دوران ریاست جمهوری آقای سید محمد خاتمی اجراء شد. بر اساس آن توافقها، آقای امیرعبدالله ولیعهد عربستان در آذرماه ۱۳۷۶ به ایران سفر کرد و سپس توافقنامه اقتصادی و فرهنگی و سپس توافقنامه امنیتی بین دو کشور به امضاء رسید و اجرای آن تا سال ۱۳۸۴ادامه داشت.
نگرانیهای امنیتی
در مذاکراتی که با امیرعبدالله داشتم، موضوعات امنیتی محور نگرانیهای دو طرف بود، نگرانیهای ریاض مواردی همچون حمایت ایران از اقلیت شیعه عربستان، صدور مذهب شیعه و برهم خوردن امنیت حج در جریان تظاهرات حجاج ایرانی در مراسم حج بود و نگرانیهای تهران نیز مواردی همچون صدور وهابیت و حمایت عربستان از اقلیت سنی در ایران بود. توافقنامه امنیتی ایران و عربستان که به طور متعاقب توسط آقای روحانی امضاء شد، در حد بالایی به نگرانیهای متقابل امنیتی دو طرف پایان داد.
متاسفانه توافقها در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد متوقف شد. در این دوران با آغاز مجدد برنامه غنیسازی اورانیوم، پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع، شش قطعنامه بینالمللی علیه ایران تصویب شد و امیرعبدالله که در آن مقطع پادشاه شده بود، آمریکا را برای حمله نظامی به ایران تحت فشار قرار داد و به آمریکاییها میفت “زمان آن رسیده که سر مار را قطع کنید”. در ژانویه ۲۰۱۶، عربستان شیخ نمر از رهبران عالی شیعه عربستان را همراه با ۴۶ شیعه مبارز دیگر اعدام کرد و در تهران هم تظاهراتی برگزار شد که متاسفانه به آتش زدن سفارت عربستان و قطع روابط دیپلماتیک منجر شد.
با افزایش تشنجها، از یک طرف تقابلهای عربستان و ایران در یمن افزایش یافت. حوثیهای یمن تاسیسات نفتی عربستان را با پهباد و موشک مورد حمله قرار دادند، قدرت حزبالله در لبنان افزایش یافت، ایران از بشار اسد حمایت کرد که نه تنها مانع تلاشهای خارجی و داخلی برای سقوط او شد بلکه موجب گرایش کشورهای عربی به بهبود روابط با او شد.
از طرف دیگر عربستان از خروج ترامپ از برجام و اعمال فشار حداکثری و اعمال مجدد تحریمها علیه ایران حمایت کرد، ایران سطح غنیسازی خود را تا مرز مورد نیاز برای ساخت بمب اتم افزایش داد. سیاست فشار حداکثری ترامپ و گسترش افزایش فشارها و تحریمهای آمریکا، آثار مخرب وسیعی بر اقتصاد و زندگی روزمره مردم عادی گذاشت، قیمتها افزایش بیسابقه یافت، ارزش پول ایران سقوط سنگین کرد، بعد از فوت مهسا امنینی ناآرامیهای گسترده رخ داد، اتحاد نظامی ایران وروسیه گسترش یافت و موضوع استفاده پهبادهای ایران در جنگ روسیه علیه اوکراین به میان آمد.
بیاعتمادی جدی
نتیجه روند تنش و خصومت، یک وضعیت باخت-باخت برای ریاض و تهران بود. دو طرف احساس کردند که با ادامه تقابل، برندهای وجود نخواهد داشت و لذا بهبود روابط گزینه بهتری است. اهمیت توافق اخیر پکن در این است که “دولت اصولگرای” آقای رئیسی، روابط را برمبنای دو توافقنامهای احیاء کرده که در دوران “دولت اصلاح طلب” آقای خاتمی و بر اساس توافقهای اصولی “دولت اعتدالگرای” آقای هاشمی انجام شد. لذا این توافق حاصل اجماع داخلی جناح اصولگرا، اصلاح طلب و اعتدالگرا در ایران است.
اما بیاعتمادی بین ایران و عربستان عمیق و جدی است. بر اساس بیانیه اعلامی پکن، دو کشور متعهد شده اند که به اصول منشور سازمان ملل همچون عدم مداخله در امور داخلی و احترام به حاکمیت ملی یکدیگر احترام بگذارند. این اصول لازم است اما کافی نیست زیرا صلح و همکاری پایدار بین دو کشور نیازمند توافق برسر اصول بیشتری است.
ایران و عربستان به عنوان دو قدرت کشورهای اسلامی باید متعهد شوند که:
امنیت دیگری را جزء لاینفک امنیت خود بدانند،
توهم هژمونی منطقهای را منتفی کنند،
برای ایجاد یک ساختار جدید امنیت و همکاری جمعی توسط کشورهای حاشیه خلیج فارس با هم همکاری کنند،
“رقابتهای ناسالم” در منطقه همچون یمن، سوریه، لبنان و عراق را به “همکاری سازنده” برای حل بحرانها تبدیل کنند،
برای مقابله مشترک با سلاحهای کشتار جمعی، تروریسم، فرقهگرایی همکاری مشترک داشته باشند،
با اقلیتهای مذهبی خود به عنوان شهروندان کامل رفتار کنند،
برای کاهش تشنجات بین واشینگتن و تهران همکاری کنند.
در نهایت اینکه اسرائیل و ایران عملا درشرایط نیمه جنگی بسر میبرند. پکن با هر دو طرف رابطه قوی دارد و میتواند برای برقراری “آتش بس” بین دو طرف میانجیگری کند.
بعد از توافق پکن، علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران با سران کشور امارات متحده عربی و عراق دیدار کرد، عمان و قطر برای تبادل انسانی بین ایران و آمریکا و احیاء برجام تلاش میکنند، معاون وزیر خارجه ایران به عمان سفر کرد و پکن درصدد است اجلاس بیسابقه سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و ایران را برگزار کند.
بعد از مدتها خصومت و تنش در منطقه، دوران خرد و دیپلماسی فرا رسیده است. زمان آن است که هشت کشور حاشیه خلیج فارس شامل ایران، عراق و شش کشور عضو همکاریهای خلیج فارس؛ برای ایجاد یک منطقه قدرتمند، اصل همکاری را ملاک عمل قرار دهند.
انتهای پیام