تعقل؛ راه دستیابی انسان به قوانین خلقت
[ad_1]
ایسنا/اصفهان عقل یکی از مواهب الهی است که از سوی خداوند به انسان عنایت شده و تفکر و تعقل نیز به معنای بهکار گرفتن نیروی عقل و اندیشه است. در این میان، حیات معقولانه انسانها موضوعی است که با بهرهگیری از قوه عقل و عقلانیت میسر است.
دومین هماندیشی دانشجویی با عنوان «نامه و قرار» در حالی روز گذشته (۱۴ اسفندماه) در ساختمان جهاد دانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد که به موضوع عقل و عقلانیت در قرآن تمرکز داشت و در آن به تدبر در آیات قرآن با رویکرد تعقل پرداخته شد.
در ابتدای این هماندیشی سید محمد رجایی رامشه، دکترای مهندسی ذهن گفت: قرآن به زبان عربی است و ممکن است ترجمه کلمه به کلمه گویا نباشد و کسی که میخواهد شأن نزول قرآن و یا تفسیرهای مختلفی از قرآن را بخواند با سؤالات زیادی مواجه خواهد شد و گاهی لازم است استادی در کنار ما باشد و راهنمایی کند. قرآن مباحث گستردهای دارد که ما از گفتن آن مفاهیم عاجز هستیم و اگر کمبودی وجود دارد از ما است، نه قرآن و اگر کیفیت و حُسنی برداشت میکنید مربوط به کلام خدا است و وظیفه ما صرفاً کمک برای ارتباط برقرار کردن با قرآن است.
رجایی رامشه سپس با طرح این موضوع که ما چطور میخواهیم به تعقل در قرآن برسیم، از حاضران درخواست کرد که درباره عقل صحبت کرده و مفهوم آن را بیان کند.
یکی از حاضران اظهار کرد: پیامبر گرامی میگوید اگر از جانب ما چیزی را گفتند برای صحت و سقم آن به کتاب و عقل سلیم مراجعه کنید و اگر تأیید نشد به دیوار بزنید. عقل سلیم و کتاب با یکدیگر ارتباط دارد و در قران آیههای بسیاری درباره عقل و اندیشه وجود دارد. اولین سورهای نیز که بر پیامبر نازل شد با فعل امر (اِقرا) تأکید میکند و این امر فقط امر به پیامبر نیست، بلکه به من و شما نیز امر کرده است، ضمن اینکه دکتر علی شریعتی نیز روایتی را از همین موضوع وام گرفته است. درمجموع باید گفت که بحث عقل در قرآن بسیار گسترده و بسیار واجب و لازم است.
مخاطب دیگر اینطور نظر خود را بیان کرد: مفهومی که ما امروز از عقل برداشت میکنیم با مفهومی که قرآن بر اساس آیات خود از عقل دارد کاملاً متفاوت است. قرآن تعقل را فعل عقل میشمارد، چون عقل، هم مرکز وجودی و هم آگاهی و هم مرکز شناخت است. مولانا نیز اشاره میکند که تعقل فعل عقل است.
او ادامه داد: بسیاری از کلمات موجود در قران بهدرستی فهم نشدهاند و متأسفانه در برخی موارد ترجمههای غلطی وجود دارد، چون آنها را با برداشت امروزی خود ترجمه میکنیم. مسئله عقل نیز به همین صورت است و ما حق نداریم نگرش امروز خود نسبت به مفاهیم و کلمات را به قرآن نسبت دهیم. ما اگر به قرآن نگاه میکنیم باید با نگاه آن کسی ببینیم و بشنویم که آن زبان قرآن را شنیده است. این مسائل با مفهوم قرآنیِ آن سازگاری تام ندارد، درحالیکه میتواند جلوههایی از تعقل باشد.
در ادامه این نشست هماندیشی، محمد سلطانی، عضو هیئتعلمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان گفت: قرآن گویش و سخنی است که بعد مکتوب شد و مسلمانان نام مصحف بر آن گذاشتند و نه قرآن. چیزی که باید به دانشجویان آموزش دهیم این است که باید بین مصحف و قرآن تفاوت بگذارند، بعدها کتاب در سال ۲۵ هجری قمری ثبت و نوشته شد. قرآن چیزی است که بهصورت گفتاری و صوت بر پیغمبر نازل شد و کَتَبَ به معنی ثابت بودن است. این کتاب الزاماً به معنی چیزی نوشتهشده روی صفحه نیست، بلکه چیزی که ثابتشده است.
او اضافه کرد: عقل در قرآن بهصورت فعل به کار میرود و بیشتر هم فعل مضارع است که دلالت بر استمرار دارد، درحالیکه فعل ماضی مربوط به رویدادی است که در گذشته اتفاق افتاده و تمامشده است. همه ما دارای عقل هستیم، مگر اینکه به دلیل حادثهای قوای عقلی کسی مختل شده باشد؛ بنابراین ما همه عقل داریم و آنچه قرآن روی آن تأکید دارد کاربست و سیطره دادن عقل است.
همچنین امیر احمدنژاد، عضو هیئتعلمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان با بیان اینکه قرآن حقیقتی در بالا دارد و انعکاسی از آن نازلشده است، اظهار کرد: آنچه در پایین است یک انعکاس رقیقتر از آن چیزی است که در بالا وجود دارد و اصالت از آن است. گاهی قرآن به آن حقیقت اشاره میکند و تعبیر «ذالک» را بکار برده و گاهی به این اشارهکرده و تعبیر «هذا» را بهکار میبرد.
او با اشاره به اینکه نسخه نهایی قرآن در دوره عثمان در سال ۲۵ هجری جمعآوری شد، افزود: علامه طباطبایی، کتاب و قرآن را به یک ریسمان تشبیه میکند که یک سر آن در آسمان و سر دیگر آن در پایین است و «واعتصموا بحبل الله» را اعتصام به این ریسمان تلقی کرده است. همچنین آیه ۷ سوره آلعمران، قرآن را دارای حقیقتی میداند که در آسمان است و لفظ ندارد و عربی نیست، قرآن نیز میفرماید «یَوْمَ یَأْتِی تَأْوِیلُهُ» که تأویل قرآن در قیامت آشکار میشود. سایر کتابهای اسمانی نیز انعکاس همان حقیقت هستند که در هرجایی و در هر فرهنگی و در هر شرایطی یک شکل از این انعکاس اتفاق افتاده و بهگونهای منعکسشده است و مولانا نیز این انعکاس را در بخشهای مختلف بیان میکند.
احمدنژاد گفت: در قرآن تکرار کلمه عقل و عقلانیت و در قالب فعلی بهکار گرفتن آن، عدد و رقم جالبی است و کمتر سورهای در قرآن است که در آن به عقل و عقلانیت و مترادفهای آن اشاره نشده باشد. این اندازه تأکید روی عقلانیت در قرآن نکتهای مهم و امتیاز قران است؛ حتی کتاب «الکافی» که مصدر اصلی حدیث در شیعه امامی است، برخلاف انتظار ما که قاعدتاً باید با توحید و قرآن شروع شود با العقل و الجهل آغاز میشود و روایتهای متعددی درباره عقل دارد که نشاندهنده اهمیت آن است.
در ادامه، سید محمد رجایی رامشه با بیان اینکه کلمه عقل در زبان فارسی بهعنوان اسم بهکار رفته، ولی در زبان انگلیسی، فعل است، یعنی فعالیت یا اتفاقی است که رخ میدهد، بیان کرد: قرآن، انزال دارد و ما اکنون قرآن را بهصورت کتابت میخوانیم، درحالیکه بعدها کتب شد، اما در هنگام انزال آن، کتاب گفته میشود.
او ادامه داد: خداوند دادههایی که روی زمین میفرستد بهصورت کدگذاری است و او کدهای خود را در خلقتش کدگذاری کرده است. هر موجودی که خداوند خلق میکند رمزگذاری شده که هر رمز یک کلمه است و کل این کلمات، خلقت او است و خلقت در کنار هم کتاب الله است، یعنی کنار هم قرار دادن همان کتابت است. خداوند در قرآن، قوانین خلقت را بیان کرده است و این کلمات، واژه به واژه هستند که وقتی در کنار یکدیگر قرار میگیرند باعث میشود که شما آن مبحث را درک کنید و این به معنای پازلسازی است و تا مغز ما چیزی را تشخیص ندهد، تعقلی صورت نگرفته است.
این دکترای مهندسی ذهن خاطرنشان کرد: ما باید آنچه خداوند نازل میکند را در کنار هم قرار دهیم و پازل سازی کنیم. پازلی که در ذهن ما شکل میگیرد ما را به آمال میرساند. کنار هم قرار دادن پازلها تعقل است، یعنی با کنار هم قرار دادن قطعات به یک واقعیت میرسیم و به این موضوع، تعقل میگوییم. اگر نتوانیم این دادهها را در کنار هم قرار دهیم خداوند میگوید: «لا یعقلون».
رامشه با اشاره به موضوع محیطزیست در قرآن، افزود: علت اینکه برخی محیطزیست را تخریب کردهاند این است که قوانین خلقت را در مورد آنها پیدا نکرده و طبق قوانین خلقت رفتار نکردهاند. ما باید قوانین خلقت را پیداکرده و ببینیم این قطعات در این قوانین و در مورد هر چیزی طبق چه قانونی باید کنار هم قرار بگیرند که اگر غیرازاین باشد، اشتباه است. اینکه ما کدهای خداوند را چطور کنار هم قرار دهیم، اهمیت بسیاری دارد تا بفهمیم چگونه در خلقت محیطزیست تخریب ایجاد نکنیم.
همچنین محمد سلطانی تصریح کرد: سؤال این است که اصلاً درست یا نادرست چگونه تعریف میشود؟ راستی و دروغ چیست؟ صرف اینکه یک دیدگاهی سامان داشته باشد دلالت بر درستی آن نیست. تمام داستانهای خیالی و رمانها که اتفاق هم نیفتادهاند، سامانه کاملاً بهنجار و معقول و منطق دارند، ولی درواقع اتفاق نیفتاده است؛ اما من در این زمینه یک هشدار میدهم. اگر ما در قرآن یا در هر اثر دیگری به یک سامانه برسیم، آیا رسیدن به این سامانه نشاندهنده رستگاری و پیروزی است؟ آیا افراد مختلفی که قرآن را در جهان اسلام دستمایه کردار خود میکنند، به یک سامانه نرسیده و کدهایی را کشف نکردهاند؟ آیا داعش به همین کدگذاریها دست پیدا نکرده است؟ حتی ما اگر به یک سامانه رسیدیم آیا این سامانه که در ذهن من متجلی شده سامانه درستی است؟ آیا همان چیزی محسوب میشود که خدا اراده کرده است؟
او افزود: من فکر میکنم اینجا تعقلِ مستقل بشری دخیل است که باید حاکم قرار داده شود. حضرت علی(ع) در خطبه نخست نهجالبلاغه میفرماید: خداوند پیامبران را برای ۵ کار فرستاده که یکی از آنها «وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول» است، یعنی اینکه پیامبران، عقلهای در خاک شده را برانگیزانند.
عضو هیئتعلمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان یادآوری کرد: ما راهی جز این نداریم که تمام متون مقدس و تمام دریافتهایمان از متون مقدس را بر عقلِ مستقل بشر عرضه کنیم، عقلی که متأسفانه در شرق مسلمان بهشدت در خاک شده است. عقل نیز مانند سایر قوای انسانی محدود و خطاپذیر است، ولی متأسفانه عقل را به گونهها و عناوین مختلف مخدوش میکنند، درحالیکه حاکم و داور نهایی در این استنباطها تنها میتواند عقل مستقل بشر باشد.
در این زمان، یکی از حاضران در هماندیشی گفت: به نظر من منظور قرآن از تعقل این است که از صورتهای اعتباری و قراردادی و پردههای غفلت را عبور کنیم و مستقیماً حقیقت را ببینیم و درک کنیم. تعقل در مقابل غفلت است و بین دانش صوری و دانش حقیقی تفاوت وجود دارد.
همچنین محمد سلطانی ادامه داد: من فکر میکنم مسئله به این برمیگردد که حکم و حاکم کیست؟ یعنی حاکم در گستره وجود شما کیست؟ گاهی عقل هست، ولی یعقلون نیست و عقل در خدمت حس دیگری قرار گرفته؛ بنابراین مهم است که چه کسی یا چه چیزی بر عرش وجود من نشسته است.
ضمن اینکه امیر احمدنژاد نیز از حاضران درخواست کرد که آیه ۲۸ سوره اعراف را ازنظر بگذرانند.
عضو هیئتعلمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان گفت: در این آیه آمده «و اذا فعلوا فاحشه قالوا وجدنا علیها اباءنا و الله امرنا قل آن الله لا یامربالفحشاء اتقولون علی الله ما لا تعلمون» یعنی «و هنگامیکه مرتکب عمل بدی میشوند، میگویند: ما پدران خود را بر همین روش یافتیم و خداوند ما را به آن فرمان داده، بگو بهدرستی که خدا به زشتی امر نمیکند، آیا به خدا چیزی نسبت میدهید که نمیدانید؟»
او ادامه داد: این آیه بسیار حیرت انگیز و یکی از آیاتی است که میتواند مشکلهای زیادی را حل کرده و مورد استناد ما باشد.
احمدنژاد بیان کرد: منکر به معنای ناشناخته است و معروف، شناختهشده است. در منطقِ قرآن، خوبیها و بدیها چیزهای پوشیده و عجیب و غربی نیستند و وجدان عمومیِ سالم جامعه میتواند کار درست و نادرست را تشخیص دهد.
محمد سلطانی نیز اشاره کرد: قطعاً واژههایی مانند فحشا و منکر در برخی موارد همپوشانی دارند و فحش نزدیکترین واژه به منکر در زبان فارسی است، البته به نظر میرسد که فحشا از منکر زشتتر و رسواتر است.
عضو هیئتعلمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان تأکید کرد: ما غیر از ابزار عقل ابزار دیگری برای گفتوگوی عام بین یکدیگر نداریم. من قبول میکنم که عقل خطا میکند، ولی عقلِ خطاکار کم آسیبتر از کنار گذاشتن عقل است.
انتهای پیام