خبر جدید

بازی‌های محلی اهالی جنوب خراسان رضوی در ۱۳ بدر

[ad_1]
خبرگزاری پورسینا

ایسنا/خراسان رضوی در دنیای کنون با پیشرفت تکنولوژی فضای زندگی نیز کوچکتر شده است. شهرنشینی رونق بیش از پیش گرفته و زندگی آپارتمانی فضاهای خالی را بلعیده‌اند؛ فضاهایی که مکانی مناسب برای بازی و تحرک بودند، در نتیجه موجب افزایش بی‌تحرکی در کودکان شده است.

جایگزینی تلویزیون و رایانه و بازی‌های مجازی به عنوان وسیله پر کردن اوقات فراغت، امکان تحرک بدنی را از بشر گرفته و رو به سوی تربیت نسلی ضعیف و نحیف با ذهنی مملو از تصاویر مجازی می‌رود؛ که این روند به روستاها نیز سرایت کرده و مکان روستا را به محیطی شبیه شهرها تبدیل کرده است.
امروزه با گسترش تکنولوژی و رایانه‌ای شدن بازی‌های کودکان، بسیاری از اسباب بازی‌های سنتی و بومی که زمانی نه چندان دور جایگاه ویژه‌ای در جامعه ایران داشت، به دست فراموشی سپرده شده است.
بالابلندی، توپ چرخی، تیله بازی، خاله بازی، خروس جنگی، شاه‌ و وزیر، شمع گل پروانه، عمو زنجیرباف، قایم باشک، کلاغ‌پر، گل یا پوچ، لی لی، هفت‌سنگ، وسطی و ده‌ها بازی دیگر که هر یک نامی آشنا برای نسل‌هایی از ایرانیان است، بازی‌های کودکانه فراموش شده‌ای هستند که به تاریخ پیوسته است.

گال بازی یا همان بازی الک دولک که بیشتر در روزهای فروردین به خصوص ۱۳ بدر در فضای باز انجام می‌شد نوعی بازی محلی بوده که در بسیاری از روستاهای جنوب خراسان رضوی از قدیم در بین نوجوانان رواج داشته است.
در همین خصوص یکی از پژوهشگران بازی‌های محلی خراسان رضوی در گفت و گو با ایسنا گفت: وسیله گال بازی شامل یک چوب‌دستی به طول تقریبی نیم الی یک متر و به ضخامت ۲ تا ۳ سانتیمتر و یک قطعه چوب به نام گال یا همان الک است، (گال قطعه چوبی به قطری حدود ۲ سانتی‌متر و به طول تقریباً ۲۰ سانتیمتر است که دو سر آن مانند نوک مداد تراشیده می‌شود).
جواد روشندل اظهار کرد: این بازی گروهی نیست و فقط بین دو نفر که با هم رقابت می‌کنند انجام می‌شود، به این صورت که ابتدا دو قطعه سنگ را روی زمین و به فاصله‌ کمی کمتر از طول گال قرار می‌دهند و دوسر گال را روی آنها می‌گذارند به طوری که زیر گال به اندازه‌ای که چوب‌دستی در آن قرار گیرد خالی باشد.
وی ادامه داد: اکنون یکی از بازیکن‌ها که به قید قرعه نوبتش تعیین شده چوب‌دستی را زیر گال می‌برد و کمی آن را به هوا پرتاب می‌کند و با چوب‌دستی خود تا آنجا که در توانش باشد به گال ضربه می‌زند و آن را به فاصله دوری  پرتاب می‌کند(البته ممکن است این کار را نتواند به درستی انجام دهد و گال در همان نزدیک خودش به زمین بیفتد) چوب‌دستی خود را روی زمین می‌گذارد تا حریفش گال را از محلی که به زمین افتاده به طرف چوب‌دستی نشانه‌روی کند.
روشندل بیان کرد: اگر گال به چوب‌دستی اصابت کرد موقعیت بازیکن‌ها عوض می‌شود و اگر اصابت ننمود فاصله چوب‌دستی تا گال با قدم اندازه‌گیری می‌شود و در این اندازه‌گیری تعداد قدم‌ها امتیازی است که به نفع پرتاب کننده گال به حساب می‌آید.
وی گفت: بعد از قدم کردن فاصله، همان‌طور که گال روی زمین قرار دارد بازیکنی که گال را دفعه اول پرتاب کرده بود، با چوب به یک سر آن میزند تا از روی زمین بلند شود و با زدن چوب‌دستی به زیر آن مجدداً آن را پرتاب می‌کند و چوب‌دستی خود را روی زمین می‌گذارد.
این پژوهشگر بومی خراسان رضوی افزود: این بار نیز حریف گال را برداشته و با آن چوب‌دستی را نشانه می‌گیرد. اگر با آن برخورد نکرد تعداد قدم‌هایی که در فاصله بین چوب‌دستی و گال می‌گنجد به امتیازات بازیکن پرتاب کننده افزوده می‌شود.
وی گفت: این عمل تا زمانی تکرار می‌شود که بازیکن حریف بتواند گال را که پرتاب شده به چوب‌دستی پرتاب کننده مورد برخورد قرار دهد که در این صورت جای دو بازی کن عوض شده و نوبت به بازیکن حریف می‌رسد.

روشندل عنوان کرد: این بازی ممکن است ساعت‌ها به طول انجامد و درست مانند بازی گلف ممکن است مسیر زیادی توسط دو حریف طی شود. معمولاً برای مشخص شدن برنده و بازنده باید برای بازی وقت تعیین شود و یا اینکه بازیکن‌ها خسته شده و با توافق بازی را خاتمه دهند.

بازی هرنگ هرنگ
یکی دیگر از بازی‌های گروهی مفرح، شاد و پرهیجان که مخصوص فصل بهار بود بازی هرنگ هرنگ است. این بازی به ویژه در روز سیزده بدر که مردم تجمع می‌کردند و تعداد زیادی از نوجوانان می‌توانستند در آن شرکت کنند، بسیار با هیجان اجرا می‌شد.
این پژوهشگر بازی‌های بومی محلی ادامه داد: این بازی با انتخاب دو نفر به عنوان “سرمرد” ها یا اوستا شروع می‌شود. دو نفر سرمرد کنار یکدیگر می‌نشینند و نام گلی را بدون اینکه سایرین بفهمند بین خود انتخاب می‌کنند و سایر بازیکنان دور آنها حلقه زده و می‌ایستند.

وی افزود: پارچه‌ای را  که معمولاً یک چارقد یا یک سفره نان صحرایی است و در  یک سر آن گرهی بزرگ ایجاد کرده‌اند از طرفی که گره ندارد به نوبت به دست یک یک بازیکنان می‌دهند و طرف گره‌دار پارچه در دست یکی از سرمرد ها قرار می‌گیرد. به این پارچه که به این صورت مورد استفاده قرار می‌گیرد “دورنه” می‌گویند. همان‌طور که سر مرد سر دورنه را به دست بازیکن داده است می‌گوید: 
” هرنگ، هرنگ “
بازی کن جواب می‌دهد:                        “جان هرنگ” 
سرمرد از او می‌پرسد:                           “از همه گُلا چه رنگ”
بازی کن در جواب گلی را نام می‌برد. مثلاً گل درخت آلو. یا گل درخت عناب
روشندل گفت: اگر پاسخ بازیکن همان گلی باشد که سرمرد ها بین خودشان انتخاب کرده‌اند، آنها سر دورنه را رها کرده و آن را به بازیکن می‌دهند و شروع می‌کنند به تکرار کلمه:  گل کندم، گل کندم،  گل گندم
وی افزود: در این زمان همه بازکنان دیگر از ترس اینکه مورد اصابت دورنه قرار نگیرند فرار را برقرار ترجیح داده و در میدان بازی از بازیکن دورنه به دست دور می‌شوند و بازیکن دورنه به دست به جان سایر بازیکنان می‌افتد و آنها را دنبال می‌کند و به هر کدام برسد با دورنه آن‌ها را میزند.
این وضعیت تا هر زمان که سرمردها کلمه “گل کندم” را تکرار کنند ادامه می‌یابد. ولی در یک لحظه گفتن گل گندم از سوی “سرمردها” قطع و به جای آن لفظ ” سیه ریخ” یا “سیه روز”  گفته می‌شود.
وی عنوان کرد: در این زمان جریان بازی برعکس می‌شود و همه بازیکنان به سوی بازیکن دورنه به دست حمله‌ور می‌شوند و اگر بتوانند او را می‌گیرند و حسابی مشت و مالش می‌دهند. ولی بازیکن دورنه به دست به محض شنیدن لفظ “سیه ریخ” با چالاکی تمام سعی می‌کند خودش را به نزد سرمردها برساند تا از حمله بقیه در امان بماند و با رسیدن بازی کن دورنه به دست، یک دور بازی به پایان می‌رسد و دوباره برای دور بعد مراتبی که شرح داده شد تکرار می‌شود.

انتهای پیام

[ad_2]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا