ادبیات، ترمزی برای مهار نابودی زمین
[ad_1]
ایسنا/اصفهان همه ما میدانیم که حفاظت از محیطزیست، امری حیاتی برای ادامه زندگی است. بااینحال فرهنگ ما اغلب ما را به سمت انجام کارهایی سوق میدهد که منجر به قهر طبیعت و محیطزیست شده و روزبهروز شرایط را برای زندگی همهمان سختتر میکند.
همین الان که این عبارتها را میخوانید یکی دو گونه زیستی در خطر انقراض قرار گرفت، چشمهای در نواحی زاگرس نشین ایران خشکید، درخت تنومند هزارسالهای در آمازون به خاک افتاد. دریاچه یخزدهای که نروژیها همین پارسال روی آن ورزش میکردند، آبشده و دهها فاجعه زیستی دیگر رخ داد.
این جملهها بخشی از کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» نوشته ابراهیم سلیمی کوچی، دانشیار ادبیات تطبیقی دانشگاه اصفهان است که محور یکی دیگر از سلسه نشستهای فصل سخن در سال جدید با تمرکز بر کتابهای حوزه ادبیات و محیط زیست قرار گرفت و بعدازظهر چهارشنبه (۳۰ فروردینماه) در کتابفروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد.
در ابتدای این نشست ابراهیم سلیمی کوچی، نویسنده «کتاب ادبیات و دفاع از سیاره زمین» گفت: ایده اولیه این کتاب در کلاسهای کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان شکل گرفت. به این معنا که به خاطر علاقههای شخصی و تکاپویم در حوزه اندیشه زیستمحیطی، میخواستم یک درسنامهای در اختیار دانشجویانی قرار دهم که اصرار داشتند متنی در حوزه مطالعات زیستمحیطی پیش رو داشته باشند که در راستای آشنایی با نظریهها، کمککننده باشد. درواقع دغدغهای بود که درسنامهای برای این موضوع بهصورت عملی و کاربردی آماده شود.
او افزود: جای متنهایی در عرصه مطالعات ادبی که بتوانند به این موضوع، عمیقتر و سازمانیافتهتر و با رهیافتهای جدیدتر و نوتر بپردازند، خالی است و میشود اندیشه ورزی کرد وبهخصوص در متدولوژی حرفهای نوعی به میان آورد و همه اینها باعث شد که جدیتر به موضوع نگاه شود و با مطالعه صدها مقاله و دهها کتاب منتشرشده از دهه ۶۰ میلادی به بعد در ایلات متحده و همچنین در کشور اسکاندیناوی که موج خیلی عمیقی نسبت به مطالعات زیستمحیطی در حوزه نظری دارند کمکم متنی شکل گرفت که امروز پیش روی شما است.
نویسنده کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» ادامه داد: این متن ادعایی بیش از اینکه یک مقدمه باشد، ندارد به همین خاطر سعی کرده متن، چابک، ساده، سازمانیافته و درعینحال با نگاه همهجانبه به موضوع نوشته شود. یکی از دغدغههای اصلی این کتاب این است که یک دعوت باشد، همانطور که در مقدمه و مؤخره آن بهصورت جدی به این قضیه اشارهشده است.
به عقیده وی، متنی که پیش روی شما است در سه معقولِ هدف کمکرسانی به آن اندوختهای است که ما میتوانیم در حوزه نظری برای مطالعات ادبی زیستمحیطی داشته باشیم. اول اینکه این متن بیش از هر چیزی یک متن نظری است، یک متنی که هدف آن جمعآوری مفاهیم و خرد نظریههای موجود در حوزه نقد و نظریه زیست محیط ادبی را بهصورت خلاقانه و تألیفی و نه تجربه، گردآوری کند. نکته دوم اینکه این کتاب کوچک یک درسنامه تفکر انتقادی در باب محیطزیست است یعنی محیطزیست در ادبیات چه جایگاهی دارد و ادبیات در صیانت از محیطزیست میتواند چه نقشی داشته باشد و اصولاً زبانی که دستمایه اصلی متن ادبی است، چه کنشها و کنشگریهایی در حوزه اندیشه محیطزیستی دارد حتی در حوزه عینیات محیطزیستی و سوم اینکه این متن یک دعوتنامه فروتنانه برای گسترش نگرشهای محیطزیستی در فعالیت با مطالعات فرهنگی است. بهطورکلی بر هیچکسی پوشیده نیست که هنر و ادبیات هم چنان از منابع اصلی کنشگریهای اجتماعی است.
در ادامه این نشست، سعید محسنی، داستاننویس و مدرس دانشگاه مفهوم نقد را معادل مفاهیم نظریه ادبی و مفاهیم تحلیلی ادبی در این کتاب خواند و گفت: در مواجهه اولیه با کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» با مفهوم نقد ادبی زیستمحیطی ناآشنا نبودم؛ گرچه در این حوزه کتاب نخوانده بودم و آشنایی من صرفاً در حد خوانش چند مقاله بود و برایم جالب بود که خوشی زیر دل جهان اولیها زده و چیزی برای پرداختن به آن ندارند و درباره ادبیات محیطزیست هم نظریه دادند. این کتاب مقدمهای بسیار مبسوطی است برای پیدایش نوع نگاهی که قرار است از منظر ادبیات بهطور اخص و هنر بهطور اعم معضلات و مسائل جهان امروز را برای ما واکاوی کند و مهمترین مسئلهای که جهان به تعبیری با آن رودررو است مسائل محیطزیست است.
این نویسنده و مدرس دانشگاه در مورد نحوه آغاز کتاب کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» بیان کرد: کتاب خیلی هولناک آغاز میشود و در قسمتی از پیشگفتار کتاب آمده است که «همین الآن که دارید نخستین عبارتهای این پیشگفتار را میخوانید یکی دو گونه زیستی در خطر انقراض قرار گرفت. چشمهای در نواحی زاگرس نشین ایران خشکید. درخت تنومند هزارسالهای در آمازون به خاک افتاد. دریاچه یخزدهای که نروژیها همین پارسال رو آن ورزش میکردند، آبشده و دهها فاجعه زیستی دیگر رخ داد.»
او سپس افزود: شروع کتاب بسیار داستانی بود و احساس کردم به وسط روایت و ماجرا پرت شدم و این از هوشمندی دکتر سلیمی و تواناییاش در قصهپردازی است که روایت را ازاینجا آغاز میکند. آن بخشی که کلیت پیشگفتار را به تعبیری نمایندگی میکند. کتاب تبیینکننده این است که یک فرصت برای پرداختن به آن مفهوم آرمانشهری است که از یونان باستان توسط فلاسفه طرح موضوع میشود و بهطور مشخص افلاطون آغازگر بحث است و تا امروز بسیاری کوشیده اند که بهنوعی این سعادتمندی را در چارچوب یک زیست شهری و شهروندی پدید آورد. اخطار اولیه کتاب به ما این است که شاید دیگر فرصتی برای بیان چنین آرمانشهری برای بشر وجود ندارد و توضیح پیشگفتار که تأکید آن بر این است که بازنگریها و بازتعریفهایی نسبت به رابطه انسان با طبیعت صورت گیرد تا حداقل جلوی فاجعهای که کتاب به آن اشاره میکند، گرفته شود.
محسنی با تأکید بر نقش مطالعات نقد ادبی زیستمحیطی بر چگونگی شکل گرفتن و ساخته و پرداخته شدن ملاحظات زیستمحیطی در متن ادبی، بیان کرد: در تبیین مسئله نقد ادبی زیستمحیطی، تاریخچه ماجرا گفته شده و اهمیت نقد ادبی زیستمحیطی توضیح داده میشود و من بهعنوان یک مخاطب با کتاب پیش میروم با این ذهنیت که ما با یکگونه و ساختار نظاممند مفاهیم ادبی سروکار داریم که مثل تمام نظریههای ادبیِ دیگر برای خود یک رسالت و چشماندازی را تعریف میکند. بسیاری از ارجاعات کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» به محیطزیست همان ارجاعاتی است که در ذهن همه ما وجود دارد. همیشه بحث من این بوده که من لازمان و لامکان را نمیفهمم و اگر بخواهم جایی که در آن زمان وجود ندارد را بفهمم گویا دارم منکر یک امر بسیار معنادار برای حیات و زندگی میشوم و آنهم مرگ است و بشر در این راستا به اندیشیدن یک سری تمهیدات برای کم کردن این ترس میاندیشد و این زمان در یک بستر مکانی معنادار میشود.
این داستاننویس و مدرس دانشگاه طرح یک پرسش توسط نویسنده کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» را جذاب دانست و افزود: بخشی از کتاب اشاره میکند به اینکه چه نسبتی میان شکلگیری یک اثر ادبی و جغرافیای زیستی وجود دارد که اثر در آن متولدشده است. برای من بهعنوان یک نویسنده سؤال بسیار جذابی است و توجهی است به این شعار نسبتاً قدیمی ولی کماکان راهبردی که «جهانی بیندیشیم ولی بومی خلق کنیم».
او ادامه داد: وقتی من در مقابل یک نویسنده قرار است یک روایتی را رو خلق کنم، قطعاً چیزی که میتواند عامل تمایز روایت من باشد یا یکی از مهمترینهای آن باشد توانایی آشناییزدایی من در مواجهه با مفاهیمی است که احیاناً برای مخاطب من تبدیل به یک امر روتین و عادی شده است، اما رسالت ادبیات سبز این است که از پرداختن حتی صرفاً به فاجعه، آشناییزدایی کند.
محسنی رسالت دیگر ادبیات را چالشی در رابطه انسان با خود و جهان دانست و افزود: ادبیات از راه به چالش کشیدن رابطه آدمی با خود و جهان، تلاش میکند هویت گمشده انسان را به او بازگرداند و رابطه او را با واقعیتهای پیرامون به طرز معنادارتری تنظیم کند؛ امروزه ادبیات نمیتواند این کار را بکند پس مهمترین وظیفه من بهعنوان نویسندهای که میخواهد ادبیات خلق کند داستان گفتن است و ترس از اینکه من باید یک رسالت شعارگونهای را با خود حمل کنم، در راستای توضیح اینکه فاجعه زیستمحیطی در حال به نابودی کشاندن بشر است. مقصر بخشی از این فاجعه زیستمحیطی ادبیات است. ادبیات و هنر بهعنوان محملی برای خیالانگیزی به اینکه میشود با جهان چهکار دیگری کرد عملاً امکان تبدیل تخیل به واقعیت را برای بشر فراهم میکند.
این مدرس دانشگاه، ادبیات سبز را مفهوم جدیدی دانست و اظهار کرد: ادبیات سبز ضرورتی است که گویا میخواهد جلوی ادبیات خیالانگیز را بگیرد؛ به خاطر همین کارکردهای حقیقتگویی، هویتیابی، مطالبه گری و خود ابرازی، کارکردهای اصلی ادبیات زیستمحیطی را تشکیل میدهند و نویسنده یک رسالت بیشتر ندارد و آن این است که با تعریف قصه از محیطزیست هم دفاع کنید. ترس از اینکه ادبیات سبز به یک ادبیات ایدئولوژیک تبدیل شود، به تعبیری پشت این شکل از نظریه ادبی وجود دارد. جهان به سمتوسوی نازیبایی حرکت میکند و ادبیات میتواند دراینباره هشدار دهد ولی این رسالت را صرفاً نباید بر دوش نویسنده و ادبیات گذاشت.
محسنی اظهار کرد: دکتر سلیمی کوچی در کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» درباره ضرورت ادبیات سبز و واقعیت زیستمحیطی صحبت میکنند و من بهعنوان یک نویسنده در مقابل این ضرورت مقاومت میکنم ولی در مقام شهروند بسیار جذاب است که این ضرورت جهان امروز است و همه باید بسیج شوند و علیرغم اینکه معتقدم که نویسنده این مصیبت را به وجود آورده، اما تو هم باید وظیفه خود را انجام دهی.
او با بیان اینکه فصل دوم درونمایههای امر زیستمحیطی در متن ادبی است که همسو با الگوی مصرفگرایی مفرطی است که جامعه به آن مبتلا شده است، اضافه کرد: به نظر من کاپیتالیسم هم فکر نمیکرد که قرار است تنها الگوی زیستی جهان شود و با رویکرد مصرفگرایی که اساس فلسفه کاپیتالیسم است، بخش بزرگی از آن تنوعطلبی و مصرفگرایی در حوزههای مختلف، سبب آسیب به محیطزیست میشود. با عبارتی که آقای دکتر سلیمی کوچی آن را با فرهنگ یکبارمصرف نامگذاری کردهاند و فاجعه تولید زباله که همه در آن شریک یا شاهد آن بودهایم و این مهمترین جنبه نظری صحبت او است.
این دغدغهمند حوزه محیطزیست گفت: به نظر من جا داشت که آقای سلیمی کمی بیشتر روی این ماجرا مکث کنند که مصرفگرایی عملاً به خودِ ادبیات و معنا هم سرایت کرد و نتیجه این شد که ما هنوز بیرون پرتاب شدن خود از محیطزیست را لااقل به شکل عینی درک نکنیم؛ شاید این پرت شدن به لحاظ معنایی در خیلی از حوزه ها قابل مفهوم بوده ولی در حوزه محیطزیست هنوز آبی هست؛ طبیعتی هست! این سؤال که چه کسی ارزش های جهان را تعیین میکند؟ این توهمِ مهمتر بودن یا ارزشمندتر بودن موجود انسانی در دل روایت مصرفگرا، آن چیزی که به درد من بخورد قطعاً واجد ارزش بیشتری است که سبب میشود مسابقه فرسایشی برای تباه کردن منابع بین قدرتها راه بیفتد که الزاماً سیاسی نیستند.
او تصریح کرد: بخشی از کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» در خصوص مقصر بودن ادبیات به مفاهیمی ارجاع میدهد که در آن بسیاری از قهرمانها وجاهت قهرمانی خود را مدیون از بین بردن طبیعت هستند که در مقابل قهر طبیعت بایستند و آن را مسخر خود کنند، این مسئله در فصل دوم سبب میشود که به روایتهایی که متعلق به دوران مدرنیته برسد و اشاراتی به مفاهیمی مثل ناتورالیسم و رومانتیسم شود بهعنوان دو الگوی جدی ادبیات که نسبت خود را بهطور مشخصی برای قصه گویی با طبیعت تبیین میکنند. طبیعت مبنا است و قصه گفتن از طبیعت بخش لاینفک روایت آنان میشود. ناتورالیستها اساساً با آن چیزی که امروز با عنوان ادبیات محیطزیست مطرح میشود فاصله معناداری دارد و بازنمایی طبیعت نزد ناتورالیستها عمدتاً تلقی طبیعی بودن را دارد و اینکه موجود انسانی در مثلث جبر وراثت، محیط و علم اسیر است و به تعبیری ادبیات سبز را از این نگاه پاک میداند.
محسنی با اشاره به شعری از گروس عبدالملکیان بهعنوان نمونهای از ادبیات زیستمحیطی، افزود: کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» در حوزه زبان و ساخت تخیل ادبی بهعنوان مهمترین بخش ادبی ماجرا روی تخیل پروری زیستمحیطی اشارات جدی میکند. این کتاب با بحث زبانشناسی محیطی و مطالعات نشانه شناختی بوم گرا ادامه میدهد و به روایتی از یک قاتل بیرحم زنجیرهای در دادگاه اشارهای میکند ؛ و بارها کلمه جانور برای توصیف این قاتل زنجیرهای استفاده میشود. دکتر سلیمی در حوزه زبانشناسی بهخوبی اشاره میکند که چگونه با استفاده از ابزارهای زبانی در بسیاری از اوقات، هم زهر فاجعه گرفتهشده و هم اینکه ما چگونه بیرحمانه از عبارات محیطزیستی مثل جانور برای تخریب یکدیگر استفاده میکنیم.
این مدرس دانشگاه افزود: در جهانبینی زیستمحیطی هیچ غیرخودی وجود ندارد و همه به تعبیری خودی محسوب میشویم. در بحث طبیعت نگری به مثابه جهان نگری و ادبیات سبز، پرسش از عدالت زیستمحیطی را بهعنوان یک سؤال مطرح میشود و در ادامه در کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» گفته میشود که «گره زدن طبیعت به منافع انسان چنان حالت وابسته به آن داده که انگار از ابتدا طبیعت را مثل یک میز غذا چیدهاند و بعد به آدمی تعارف کردهاند که تمام آنچه روی میز یافت میشود، در اختیار اوست.»
در ادامه این نشست نیز محمد کوشافر، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاداسلامی واحد اصفهان کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» با بیان اینکه با عشق نوشتهشده و اثرگذار است، گفت: وقتی شروع به خواندن کتاب کردم بهقدری پیشگفتار آن تأثیرگذار بود که خیالپردازیاش من را به این واقعیت برد که من اصفهان هستم و همینالآن خاک اصفهان در حال پایین رفتن است، همشهریهایی داریم که نگران شکافهای روی دیوار خانهشان هستند، میدان نقشجهان و دیگر ابنیه درخطرند، متصدی یک روز دریچه سد را باز میکند، یکشب میبندد و بعد هم میگوید تقصیر طبیعت است. باران نمیآید، گاوخونی خشک است، خشکیاش سلامت بسیاری را تهدید میکند.
وی ادامه داد: از غمانگیزترین صحنههایی که در چند سال اخیر دیدم، چه بگویم؟! میلیونها آبزی و پرنده و گیاه، قربانی بستر خشک زایندهرودبگویم یا اسبهایی که در گرمای تابستان درشکههای گردشگری را میکِشد و افتاد. از درختان تنومند و لرزان اصفهان یا از هوای آلوده که مردم را مریض میکند و می گویند قسمت بوده است؛ اما یکی از غمانگیزترین صحنهها، کودکانی بودند در حاشیه زایندهرود که برای تفریح آمده بودند، بادی آمد و گردوخاک به هوا رفت، تنفس میکردند، هنوز شادبودند هم خودشان هم پدر مادرشان. نمیدانستند غمانگیزتر ازآنچه در اثر خشکی زایندهرود رخ خواهد داد، سرنوشت خود ما است؛ نمیدانیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.
این مدرس دانشگاه و فعال محیطزیست بیان کرد: من نویسنده و اهل ادبیات نیستم ولی آنقدر این متن اثرگذار بود که من لحظهای خودم را در اصفهان تصور کردم؛ خانههایی که در معرض تخریب هستند، مدام پیامدهای آلودگی و تخریب محیطزیست وجود دارد، خانههایی که ۵ یا ۶ سال بیشتر از عمر آنها نگذشته ولی شکافهایی دارند که شاید داخل آنها دست وارد میشود. زایندهرود که بسیار برای ما حائز اهمیت است و بعضیها آن را فقط بهعنوان تفریح میدانند که اشکالی ندارد و در جای خودش درست است. وقتیکه زایندهرود خشک است و آب ندارد، گردوخاکی که به هوا میرود؛ آلاینده است و آلایندههای دیگری به همراه دارد و بهجایی رسیده و پیامدهایی دارد که ما هنوز از آن بیخبریم.
کوشافر با بیان اینکه یکی از دلایلی که باعثشده مشکلات محیطزیست به وجود بیایداقتصاد است، تصریح کرد: ترجیح میدهیم که محیطزیست و منابع طبیعیمان را به مزیت تبدیل کنیم و در مزیت اقتصادی، آب به پول و کالا و سیمان و فولاد تبدیل میشود! اینها تولیداتی است که از آب به همراه درآمدهای کوتاهمدت داریم. یکجا مزیت اجتماعی دارد و از آب استفاده میکنیم و میگوییم توسعه دادیم که البته رشد است. اینها باعث میشود که بری محیطزیست مزیتهایی ایجاد شود. گاهی مزیتهای سیاسی هم به وجود میآید، برای مثال نزدیک انتخابات محیطزیست و زایندهرود تبدیل به یکی از شعارهای تبلیغاتی میشود و در مرکز توجه قرار می گیرد و بعد از آن عمدتاً در مسیر قبلی خود قرار می گیرد. همه اینها دلایل است که مشکلات زیستمحیطی را به وجود میآورد.
این مدرس دانشگاه و فعال محیطزیست ادامه داد: تجربه نشان داده که هرچه سالهای متمادی میگذرد رفتهرفته مشکلات زیستمحیطی هم بیشتر میشود؛ علت این به نتیجه نرسیدن، تمرکز بیشازحد بر روی مهندسی محیطزیست است و در پیشگفتار کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» نیز به آن اشارهشده است. مهندسی محیطزیست گرچه کارآمد است ولی بدون توجه به علوم انسانی قادر به حل مشکلات زیستمحیطی نیست. ادبیات سبز اهمیت فراوانی دارد، الزاماً وقتیکه از ادبیات صحبت میکنیم منظورمان کتاب نیست و یکجاهایی اثر مهم است. کتاب خود یک اثر است. ممکن است اثر یک خط یا یک رفتار باشد ولی اثر باقی میماند. ادبیات، هم میتواند اثر باشد و هم میتواند منجر به اثر شود و همه ما میتوانیم از آن استفاده کنیم. یک جایی باید درک کنیم که نوشتن و گفتن صرفاً تفریح نیست که یکی از پیامدهای کتاب است. یکزمانی ما دانش و آگاهی داریم ولی باور نداریم چون در رفتارمان نمود ندارد. باید ادبیات را جدی گرفت و دانش و آگاهی را به باور تبدیل کرد.
او در خصوص بیتوجهی طرفداران محیطزیست به واژهها افزود: محیطزیست ریشههای اخلاقی دارد و به خاطر محیطزیست حق نداریم اخلاق را از بین ببریم. انتظار دیگری که از ادبیات داریم، بهبود گفتمان زیستمحیطی حتی برای طرفداران محیطزیست است.
کوشافر سپس به چند نکته از کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» اشاره کرد و گفت: یک مورد آن واقعگرایی است و صحبتهای مبتنی بر دانش و آگاهی که مشخصاً در این کتاب ذکرشده است. اگر قرار است از محیطزیست دفاع کنیم حتماً باید برگرفته از دانش باشد، یکی از ضرباتی که محیطزیست خورده و یکی از مواردی که به تخریب محیطزیست در دهههای اخیر کمک کرده دفاع از محیطزیست بدون پشتوانه دانشی است.
وی افزود: مورد بعدی این است که در این کتاب بارها از کلمه طبیعت استفاده شد. وقتی خواننده کتاب را میخواند باید تفکیکی بین محیطزیست و طبیعت قائل شود. یک تعریف عام این است که طبیعت، آن مخلوقات زنده و غیرزندهای هستند که ساخته دست بشر نیستند و در اثر فرآیندهای طبیعی به وجود آمدهاند مثل جنگل و کوه و خاک. گاهی که صحبت از محیطزیست به میان میآید این شبهه ایجاد میشود که محیطزیست به معنای جنگل و کوه است. میتوان گفت طبیعت بخشی از محیطزیست است. محیطزیست همهچیز است که شامل زنده غیرزنده و ساخته دست بشر است. یکی از اقداماتی که در ادبیات باید انجام شود این است که محیطزیست را از تفنن و تفریح و از خوشی خارج کنیم و تلاقی آن با ادبیات سبز در این نقطه قرار گیرد.
در ادامه نیز سعید محسنی گفت: در جایی که کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» به مبحث آموزش ارجاع میدهد یکی از کارکردهای ادبیات همیشه آموزش بوده است و جا دارد که دوستان دیگر به این بخش کتاب توجه ویژهای داشته باشند.
او سپس بخشی از کتاب را قرائت کرد: «ادبیات نمیتواند با فجایعی که امروز در جهان با آنها رودررو هستیم، نسبت به مفاهیم زیستمحیطی بیتفاوت باشد. روشنفکری و مبارزه ادبی علیه نابسامانیها و انتقاد از ناکارآمدیها تا به امروز نتایج عمیق و ماندگاری داشته، نباید از یاد برد که بسیاری از انقلابهای قرن بیستم انقلابهای کتابی بوده؛ اگرچه امروز رسانههای ما گروه وسیعتری از مخاطبان را در اختیار گرفتهاند، نمیتوان گفت که این امر از ارزش و نفوذ ادبیات مکتوب کم کرده است.»
این داستاننویس و مدرس دانشگاه تأکید کرد: اگر ما مسئله محیطزیست را درونی نکنیم به شعار تبدیل میشود و دیگر ارزش ادبی هم ندارد. از همه دعوت میکنم که درباره این مسئله عمیقاً بیندیشیم، درونی کردن و سپس تجلی ناخودآگاه آن در اثر هنریِ ما شاید بتواند اندکی سرعت و شتاب نابودی کره زمین را کمتر کرده و ادبیات میتواند ترمزی برای دفاع از تنها سیاره قابل حیات موجود در کائنات باشد.
انتهای پیام